نام پژوهشگر: طاهر فرهادی نژاد

پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از منطق فازی و شبکه عصبی مصنوعی (مطالعه موردی: حوضه کشوری (نوژیان))
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1390
  سلمان سوری   محمد غفوری

حوضه آبریز کشوری با مساحت 91/334 کیلومتر مربع در 20 کیلومتری جنوب شرقی شهر خرم آباد در استان لرستان قرار دارد. این حوضه از نظر تقسیم بندی زمین ساخت و حوضه های قدیمی ایران جزء زاگرس چین خورده قرار می گیرد. با توجه به نوع سازند های زمین شناسی، وضعیت توپوگرافی، لرزه خیزی و اقلیم آن، این حوضه از پتانسیل لغزشی بالایی برخوردار می باشد. به منظور بررسی پایداری دامنه ها در این حوضه ابتدا با استفاده از عکس های هوایی و بازدید های میدانی نقاط مستعد لغزش شناسایی شده و متعاقب آن نقشه پراکنش زمین لغزش حوضه تهیه گردیده است. با تلفیق نقشه عوامل موثر بر لغزش با نقشه پراکنش زمین لغزش ها، تاثیر هر یک از این عوامل از جمله شیب، جهت شیب، ارتفاع، لیتولوژی، زلزله، بارش، کاربری اراضی، فاصله از گسل و آبراهه در محیط نرم افزار arc gis سنجیده شده است. سپس با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی این عوامل اولویت بندی گردید. برای پهنه بندی خطر زمین لغزش روش های متعددی مورد استفاده قرار گرفته اند، این روش ها بطور کلی به دو دسته روش های کیفی و کمی طبقه بندی می شوند. در این تحقیق از شبکه عصبی مصنوعی و منطق فازی به عنوان روش های کمی در پهنه بندی خطر زمین لغزش در حوضه کشوری استفاده شده است. برای ارزیابی و طبقه بندی نتایج خروجی مدل های مورد استفاده در برآورد خطر لغزش منطقه از شاخص جمع مطلوبیت استفاده شده است، نتایج بدست آمده نشان می دهد که مدل منطق فازی با عملگر گامای 9/0، روش کار آمدتری نسبت به دیگر عملگرهای منطق فازی و همچنین روش شبکه عصبی مصنوعی در تهیه نقشه خطر لغزش های حوضه کشوری می باشد. بر اساس پهنه بندی صورت گرفته با عملگر گامای 9/0 به ترتیب 17/10، 79/32، 95/32، 59/21، 48/2 درصد از مساحت منطقه در کلاس های خطر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد قرار گرفته است.

زمین شناسی، کانی شناسی و ژنز کانسار روی و سرب گل زرد شمال الیگودرز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1377
  طاهر فرهادی نژاد   ابراهیم راستاد

کانسار روی و سرب گل زرد در فاصله 10 کیلومتری شمال شهر الیگودرز و در زون سنندج - سیرجان واقع شده است . قدیمی ترین سنگهای منطقه از توالی ضخیم و یکنواخت فیلیت ، کوارتز فیلیت و اسلیت متناوب با ماسه سنگهای ناخالص دگرگون شده باسن تریاس بالایی - ژوراسیک تشکیل شده اند. توالی پیشرونده کرتاسه با کنگلومرا و ماسه سنگ شروع و سپس با آهکهای ماسه ای نازک لایه و آهکهای ضخیم اوربیتولین دار ادامه می یابد. منطقه دارای دو دسته شکستگی با روند شمال شرق - جنوب غرب و روند شمال غرب - جنوب شرق است که روند اخیر امتداد اصلی شکستگیها و چینهای منطقه را تشکیل می دهد. توده های نفوذی گرانودیوریتی تا گرانیتی باسن کرتاسه بالایی - پالئوسن باعث تشکیل هورنفلس ها و اسپاتها در اسلیت ها شده اند. سنگ در بر گیرنده ماده معدنی ماسه سنگهای ناخالص دگرگون شده، متاگری واکی، کوارتز فیلیت تریاس بالایی - ژوراسیک است که در معدن متروکه گل زرد واحدهای سنگی کرتاسه با مرز گسله روی این توالی قرار می گیرد. ژئومتری ماده معدنی به دو صورت لایه ای و عدسیهای همخوان با لایه بندی و پرکننده فضای خالی شکستگیها و گسلها است . در ژئومتری لایه ای بافت ماده معدنی دانه پراکنده، لامینه و پرکننده فضای خالی است . کانه در بافت دانه پراکنده و لامینه دانه ریز (fine grained) و در بافت پرکننده فضای خالی دانه درشت (coarse grained) است . ماده معدنی دارای پاراژنز ساده اسفالریت ، گالن، پیریت ، کالکوپیریت ، کوارتز و کلسیت است . ژئومتری پرکننده شکستگی و گسلها دارای بافت پرکننده فضای خالی و برشی بوده و پاراژنز این بخش از گالن اسفالریت پیریت ، اسمیت زونیت ، سروزیت ، همی مرفیت و لیمونیت ، کوارتز و کلسیت تشکیل شده است . در کنتاکت توده های نفوذی با سنگ همبر هیچگونه کانی سازی مشاهده نشده است و به علت عدم وجود کانی سازی در اسپاتهای تشکیل شده در اسلیتها بنظر می رسد شار حرارتی این توده های نفوذی تاثیری در کانه سازی یا تمرکز مواد معدنی نداشته است . نتایج آنالیز نمونه های مقاطع لیتوژئوشیمیایی نشان دهنده بالا بودن آستانه روی و سرب در ماسه سنگهای دگرگون شده و کوارتز فیلیتهای دور از منطقه معدنی و کانه سازی می باشد. نسبت ni/co نمونه های آنالیز شده بخش لایه ای و عدسی شکل ماده معدنی برابر 3/81 بوده که مختص محیطهای سن ژنتیک در کانسارهای رسوبی است . درجه هموژن شدن سیالات درگیر بخش عدسی کوارتزیتی 160 تا 210 درجه سانتیگراد و درجه شوری 22/7 درصد وزنی معادل nacl می باشد. مجموع مطالعات زمین شناسی، بافتی، کانی شناسی و ژئوشیمی حاکی از آن است که تشکیل و تمرکز این کانسار رسوبی - دیاژنتیک بوده ولی تمرکزی از آن به صورت اپی ژنتیک نیز در شکستگیها و در زه های بعدی صورت گرفته است .