نام پژوهشگر: سمیه محمدیان

همسانه سازی و تعیین خصوصیات ژن های موالونات دی فسفات دکربوکسیلاز (mdd) ایزوپنتنیل پیروفسفات ایزومراز (ipi) و فارنسیل دی فسفات سنتاز (fds)، درگیر در فرآیند بیوسنتز مایکوفنولیک اسید در قارچ پنی سیلیوم بروی کامپکتوم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک وزیست فناوری 1389
  سمیه محمدیان   سید صفا علی فاطمی

مایکوفنولیک اسید یکی از متابولیت های ثانویه گونه های مختلف قارچ پنی سیلیوم، به ویژه پنی سیلیوم بروی کامپکتوم می باشد که دارای خواص آنتی بیوتیکی، ضد ویروسی، ضد باکتریایی، ضد توموری و بازدارندگی سیستم ایمنی بدن است. یکی از مشکلات موجود بر سر راه تولید میکربی مایکوفنولیک اسید، بازدهی پایین سویه های تولید کننده این ترکیب می باشد. برای حل این مشکل می توان از روش های مهندسی متابولیک برای شناسایی و دستکاری ژن های کدکننده ی آنزیم های تعیین کننده در مسیر بیوسنتز مایکوفنولیک اسید استفاده نمود. مایکوفنولیک اسید یک مروترپنوئید می باشد که بخش پلی کتیدی این مولکول از مسیر بیوسنتز پلی کتیدها و دنباله ی فارنسیلی آن از مسیر بیوسنتز ایزوپرنوئیدها منشأ می گیرد. تحقیقات قبلی نشان داده که در مسیر بیوسنتز بخش ایزوپرنوئیدی مایکوفنولیک اسید، آنزیم های موالونات دی فسفات دکربوکسیلاز (mdd)، ایزوپنتنیل پیروفسفات ایزومراز (ipi) و فارنسیل دی فسفات سنتاز(fds) دارای نقش تعیین کننده هستند. لذا پیش بینی می شود با تغییر بیان ژن های کدکننده ی این آنزیم ها از طریق فنون مهندسی ژنتیک میزان تولید مایکوفنولیک اسید افزایش یابد. این امر مستلزم در اختیار داشتن اطلاعات مربوط به توالی هر یک از این ژن ها می باشد. در این تحقیق به منظور شناسایی سه ژن mdd، ipi و fds در قارچ پنی سیلیوم بروی کامپکتوم mucl 19011 ، ابتدا با روش همسانه سازی بر اساس شباهت توالی ژن های شناخته شده در گونه های قارچی دیگر، قطعاتی از این سه ژن به دست آمد. سپس با استفاده از روش pcr ترکیبی نامتقارن دمایی نواحی بالادست و پائین دست این قطعات ژنی شناسایی شد. در مرحله بعد چیدمان قطعات ژنی با استفاده از نرم افزار bioedit انجام شد و سپس با استفاده از نرم افزارهای تحت شبکه blast و fgenesh به تجزیه و تحلیل بیوانفورماتیکی توالی های به دست آمده و پیش بینی توالی پروتئینی و تعیین ساختار ژنی آن ها پرداخته شد. توالی mrna سه ژنmdd ، ipiو fds به ترتیب دارای 1293، 1329 و 1350 جفت باز می باشد. توالی آمینواسیدی پیش بینی شده برای پروتئین های کد شده توسط این ژن ها نیز به ترتیب دارای 360، 270 و 315 اسید آمینه می باشد. ساختار ژنی پیش بینی شده برای ژن mdd وجود دو اگزون را در ساختار این ژن نشان می دهد. ژن های ipi و fds نیز دارای سه اگزون در ساختار ژنی خود می باشند. به منظور تأیید بیشتر، توالی های پروتئینی پیش بینی شده به وسیله ی blastp مورد بررسی قرار گرفتند. مقایسه توالی های به دست آمده از قارچ پنی سیلیوم بروی کامپکتوم mucl 19011 با قارچ های دیگر نظیر پنی سیلیوم مارنفی و اکثر آسپرژیلوس ها، بین 100-96 درصد شباهت را نشان داد.

بررسی رفتار ترمودینامیکی و سینتیکی رسوبات خلیج فارس در جذب استرهای فتالات
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی (شعبه خرمشهر) 1391
  سمیه محمدیان   یداله نیکپور

استرهای فتالات (pes) دسته مهمی از ترکیبات شیمیایی مختل کننده-غدد مترشحه درون-ریز می باشند. peها بیشتر به عنوان نرم کننده پلاستیک مورد استفاده قرار می گیرند. از آنجایی که این ترکیبات با مواد پلاستیکی که با آن مخلوط شده اند، پیوند کووالانسی ندارند، به آسانی در محیط زیست آزاد می شوند. در این مطالعه اثر پارامترهای زیست محیطی از قبیل زمان تماس، دما و شوری بر روی فرایند جذب سطحی شش، pe بر رسوبات شمال غربی خلیج فارس بررسی شد. همچنین، ایزوترم های جذب سطحی و پارامترهای سینتیکی نیز مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نشان می دهند که جذب سطحی peها بسیار سریع است و در مدت 6 ساعت به تعادل می رسد، بعد از این مدت تنها تغییرات کوچکی ملاحظه شد. در بین peهای مختلف، di-نرمال بوتیل فتالات (dop) بیشترین تمایل به جذب سطحی را بر روی رسوبات مورد مطالعه، با مقدار میانگین?g g-165/613 نشان داد. چند مدل سینتیکی مورد بررسی قرار گرفت که معلوم شد رفتار جذب سطحی peها با رسوبات دریایی در زمان های تماس متفاوت به خوبی با معادله شبه-مرتبه دوم توصیف می شود و انتشار فیلمی مرحله محدود کننده سرعت است. نتایج تعادل جذبی را می توان به خوبی توسط یک ایزوترم خطی توصیف نمود. این نشان می دهد که در فرایند جذب peها بر روی رسوبات دریایی سهم فرایند تقسیم بیشتر از پرشدن حفره است. بعد از پردازش رسوبا ت با h2o2 مقدار kd بر روی ایستگاه ها به طور متوسط 82/64% کاهش یافت، یعنی کسر کربن بی شکل قسمت عمده ی کربن آلی کل را در رسوبات تشکیل می دهد. ایزوترم های جذب peها با رسوبات پردازش شده از مدل غیر خطی پیروی می کنند. با افزایش دما، جذب سطحی peها با رسوبات دریایی کاهش یافت، این امر نشان می دهد فرایند گرمازا است. در بررسی های ترمودینامیکی نیز ?h ?<0 بود. منفی بودن مقدار ? g? برای این ترکیبات خود به خودی بودن فرایند جذب آنها را تایید می کند فرایند جذب با کاهش آنتروپی همراه بود. یافته های این تحقیق اهمیت عمده ای برای ارزیابی انتقال و سرنوشت peها در سیستم های رسوب-آب دریا دارد.

بررسی اثرات جایگزینی الیاف طبیعی بازالت با الیاف آلاینده آزبست بر خواص زیست محیطی، مکانیکی و حرارتی عایق های لاستیکی بر پایه الاستومر nbr
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده مهندسی 1393
  حسین کوچ پی ده   مونا طاهری

این تحقیق به مطالعه و بررسی جایگزینی یک نوع الیاف طبیعی بازالت به جای آلاینده پر خطر آزبست در عایق لاستیکی مقاوم به حرارت و سایش می پردازد. ابتدا اطلاعاتی در خصوص الیاف آزبست جمع آوری شده و با مطالعه آنها، با ساختار فیزیکی، خواص مکانیکی و حرارتی، مزایا و معایب و همچنین کاربرد آنها در صنایع آشنا می شویم. با توجه به موضوع تحقیق، انتخاب یک ماده کاملاً طبیعی که از نظر خواص حرارتی و مکانیکی مشابه آزبست بوده و آثار مخرب بر محیط زیست نداشته باشد مطرح می گردد. الیاف های طبیعی به سه گروه گیاهی و حیوانی و معدنی تقسیم بندی می شوند. در بین الیاف های معدنی، الیاف های شیشه، کربن، کولار و بازالت می توانند جایگزین های مناسبی برای آزبست باشند. الیاف بازالت 100درصد طبیعی بوده و از نظر خواص مکانیکی و حرارتی مشابه الیاف آزبست می باشد. چگالی این الیاف gr/cm38/2 و تقریباً برابر چگالی الیاف شیشه است، با این تفاوت که الیاف شیشه کاملاً طبیعی نمی باشد و در فرآیند تولید آن از ماده افزودنی استفاده می شود. مقدار ضریب هدایت حرارتی الیاف بازالت درمحدودهw/m°c(038/0-031/0) می باشد. از بین گروه های حیوانی وگیاهی، کرک دارای ضریب هدایت حرارتی بسیار پایینی w/m°c045/0 بوده و چگالی آن کمنر از gr/cm32/0 می باشد و بنابراین برای تولید عایق گزینه مناسبی است. با توجه به ساختار میکروسکوپی کرک، بدیهی است که این ماده به تنهایی نمی تواند به عنوان تقویت کننده مقاوم به حرارت و شعله استفاده شود و فقط به عایق بودن لاستیک کمک می کند ولی با این حال از کرک به طور جداگانه و با ترکیب درصد متفاوت در تهیه نمونه های عایق لاستیکی استفاده شده تا تمامی خواص مورد نظر از طریق آزمون مورد بررسی قرار گیرد. در فرمولاسیون دیگری، کرک درکنار الیاف بازالت به صورت هیبریدی و با فرمولاسیون متفاوت در تولید عایق لاستیکی استفاده گردیده است. از سوی دیگرالیاف بازالت به صورت مجزا و با فرمولاسیون مشابه آزبست در تولید نمونه های عایق لاستیکی به عنوان تقویت کننده استفاده شده است.ضمن این که یک نمونه عایق لاستیکی فاقد الیاف نیزبه عنوان نمونه مرجع جهت مقایسه خواص، تهیه گردید. نمونه ها به آزمایشگاه ارسال گردیده تا خواص های اشاره شده اندازه گیری گردند. در پایان اطلاعات به دست آمده با داده های نمونه مرجع مقایسه می شوند.

بررسی اثرات جایگزینی الیاف طبیعی بازالت با الیاف آلاینده آزبست بر خواص زیست محیطی، مکانیکی و حرارتی عایق های لاستیکی بر پایه الاستومرnbr
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده مهندسی شیمی 1393
  حسین کوچ پی ده   مونا طاهری

هدف از انجام این تحقیق بررسی جایگزینی آزبست با ماده طبیعی بازالت در عایق حرارتی لاستیکی مقاوم به حرارت و گرما بر پایه الاستومر nbr می باشد. بازالت که ماده سبز نیز نامیده می شوددر این تحقیق بصورت الیاف جایگزین آزبست که ماده ای سرطان زا بوده و باعث آلودگی محیط زیست می شود، انتخاب شده و سپس پارامترها و خواص مکانیکی عایق تولید شده از قبیل چگالی، تنش، کرنش، سایش حرارتی و ضریب هدایت حرارتی اندازه گیری و با خواص عایق مرجع مقایسه شده است. در صورتی که خواص مورد نظر مطلوب نبود، جهت بهبود خواص عایق از کرک (cork) که ماده ای زیست تخریب پذیر و عایق حرارتی و صوتی می باشد، به عنوان پر کننده در عایق مذکور استفاده شده است. برای انجام تحقیق، ابتدا بر اساس اطلاعات به دست آمده از مقالات علمی وسایر منابع، فرمولاسیون اولیه پیشنهاد شده و با مقایسه داده های نمونه مرجع، فرمولاسیون چندین بار بهبود یافته تا در نهایت ثابت گردید. بهبود فرآیند اختلاط و پخش مناسب الیاف کوتاه در لاستیک از دیگر اهداف این تحقیق بوده است.این موضوع با عکس برداری الکترونی sem از نمونه ها بررسی گردید.