نام پژوهشگر: حسین ثباتی

ارزیابی ایمنی زایی پلاسمید کدکننده آنتی ژنsag3 و dnaکوکتل حاوی پلاسمیدهای کدکنندهsag1وsag3 توکسوپلاسما گونده ای درموش balb/c
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1390
  حسین ثباتی   عبدالحسین دلیمی اصل

توکسوپلاسما گونده ای یک انگل داخل سلولی اجباری است که مسئول توکسوپلاسموزیس درانسان وحیوانات بوده ودارای انتشارجهانی است. sag3 یک آنتی ژن سطحی بزرگ انگل است که در اتصال وحمله به سلولهای میزبان نقش مهمی را ایفاء می نماید. آنتی ژن sag3 در مراحل مختلف سیکل زندگی انگل ازجمله تاکی زوییت ، برادی زوییت و اسپوروزوییت بیان می شود . در این مطالعه از ژن کامل سطحی3(sag3 ) وآنتی ژن سطحی اصلی یک (sag1) توکسوپلاسما گوندی برای ساخت dna واکسن بصورت single و همچنین بصورت کوکتل استفاده گردید ودر نهایت پاسخ های ایمنی ناشی از انها در مقایسه با گروههای کنترل مورد ارزیابی قرار گرفت. در این تحقیق پس از استخراج dna ژنومی انگل به روش فنل- کلروفرم و جداسازی و تکثیر ژن کد کنندهsag3 با روش pcr ، محصول pcr درpbluscript کلون گردیده و سپس تعیین توالی شد. نتایج تعیین توالی نشان داد که قطعه 1158 جفت باز در پلاسمید مذکور کلون شده و ژن کلون شده ژن sag3توکسوپلاسما گوندی است. همچنین نتایج بلاست درncbi حاکی از آن است که ژن کلون شده از نظر توالی نوکلئوتیدی با شمارهaf340227 وhm585285 استرین rh 99% وسویهcep با شماره دسترسی af340229 ،%99 وسویه p-br با شماره ay187280 98% درصد شباهت دارد . سپس این ژن در pcdna3 ساب کلون گردیده و بعد از ترانسفکت کردن این پلاسمید نوترکیب (pcsag3) در سلول یوکاریوتیک (cho) بیان این ژن به روشrt-pcr sds-page,و western blot تائید شد. ودرنهایت کارایی pcsag1, pcsag3 و pcsag3 + pcsag همراه و بدون ادجوانت آلوم و mmtدر تحریک پاسخ های ایمنی بر علیه توکسوپلاسموزیس در موش های ماده balb/c مورد ارزیابی قرار گرفت. ایمونیزاسیون سه بار به فواصل سه هفته ای (بصورت داخل عضلانی) انجام شد. نتایج بدست آمده نشان داد که بعد از چالش موش ها با سویه کشنده rh انگل توکسو پلاسما گوندی، میزان بقای موشهایی که با dna کوکتل (pcsag3+pcsag1) و pcsag3 همراه و بدون ادجوانت آلوم وmmt ایمن سازی شدند با گروههای کنترل اختلاف معنی دار دارند(p<0.05) یعنی اینکه dna واکسن های مورد نظر یک حمایت نسبی در موش ها ایجاد کرده است. همچنین اندازه گیری آنتی بادی توتال iggوساب تایپهایigg1وigg2a اختلاف معنی دار را بین گروههای مورد و کنترل بخصوص درمرحله دوم خونگیری نشان داد(p<0.05). یعنی پاسخ ایمنی همورال در گروههای مورد در مقایسه با گروههای کنترل به خوبی تحریک شده است. و در نهایت نتایج حاصل از اندازه گیری سایتوکاین ها (ifn? وil4) نشان دهنده مقادیر بالای ifn? و مقادیر پایین il4 در گروههای واکسینه شده با pcsag3 وpcsag1 وpcsag3+pcsag1 همراه و بدون ادجوانت آلوم و mmtدر مقایسه با گروههای کنترل بود و این خود حاکی از آن می باشد که پاسخ ایمنی سلولی th1 در موش های گروههای مورد در مقایسه با موش های گروههای کنترل که با پلاسمید خالی pcdna3 و فسفات بافر سالین (pbs )واکسینه شده اند به شدت تحریک شده است. این مطالعه نشان می دهد که استفاده انفرادی از pcsag3 و بصورت dna کوکتل با pcsag1 در تحریک پاسخ های ایمنی، موثرتر و کارآمدتر از pcsag1به تنهایی می باشد. همچنین استفاده از ادجوانت آلومینیومی(آلوم)ونانوادجوانتmmt همراه با dna واکسن های مذبور موجب افزایش مقدارآنتی بادیها وسیتوکین ها شده وبعضی ازآنها باگروه کنترل یا بایکدیگر اختلاف معنی داری را نشان می دهند.