نام پژوهشگر: مریم اصفهانی

بررسی نقش معلم در اسلام و پراگماتیسم (با تاکید بر آراء شهید ثانی و جان دیوئی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1390
  مریم اصفهانی   عزت خادمی

پژوهش حاضر از یک سو به بررسی نقش معلم در اسلام (با تاکید بر آراء شهید ثانی) پرداخته و از سوی دیگر نقش معلم را در مکتب پراگماتیسم (با تکیه بر آراء جان دیوئی) مورد بررسی قرار داده است.بنابراین هدف از این پژوهش بررسی نقش معلم در اسلام و پراگماتیسم می باشد و تحقیق و بررسی اینگونه مسائل در جهت شکل گیری یک نظام آموزشی مطلوبتر به عنوان ضرورت پژوهش مطرح می گردد.در این پژوهش پس از تحلیل اطلاعات با روش توصیفی ـ تحلیلی، این نتیجه حاصل شد که از آن جهت که اسلام یک مکتب مبتنی بر وحی می باشد و همین اساس اهدافی مانند پرستش خداوند،پرورش عدالتخواهی نظایر آنها را در نظر گرفته است و معلم نقش اساسی را در رسانیدن نظام آموزشی به اهدافش ایفا می کند، بنابراین نقش معلم در اسلام باید به گونه ای تعریف گردد که تامین کننده این اهداف باشد.شهید ثانی به عنوان یکی از شخصیت های برجسته اسلامی در زمینه نقش معلم در اسلام بیان می دارد که در اسلام اغلب لفظ مربی را بکار می برند زیرا در نظام اسلامی مربی صرفاً نقش انتقال علم به فراگیر را بر عهده ندارد بلکه مربی در کنار انتقال علم ،فراگیر را به سمت قبول ربوبیت پروردگار سوق می دهد به عبارت دیگر مربی در نظام تعلیم و تربیت اسلامی جایگاهی الهی ـ معنوی را دارا می باشد.جان دیوئی به عنوان نماینده برجسته مکتب پراگماتیسم جایگاهی متفاوت را برای نقش معلم درنظام آموزشی تعریف می کند.به طور کلی در پراگماتیسم شاگرد و توانایی های او بیشتر مورد توجه قرار می گیرد.بنابراین دیوئی روش حل مسئله را در آموزش خود الگو قرار داده است،معلم صرفاً نقش راهنما را ایفا می کند و با درایت خود فرایند تعلیم و تربیت را هدایت می کند.

بررسی نقش معلم در اسلام و پراگماتیسم (با تاکید بر آراء شهید ثانی و جان دیوئی )
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1390
  مریم اصفهانی   عزت خادمی

پژوهش حاضر از یک سو به بررسی نقش معلم در اسلام (با تاکید بر آراء شهید ثانی) پرداخته و از سوی دیگر نقش معلم را در مکتب پراگماتیسم (با تکیه بر آراء جان دیوئی) مورد بررسی قرار داده است.بنابراین هدف از این پژوهش بررسی نقش معلم در اسلام و پراگماتیسم می باشد و تحقیق و بررسی اینگونه مسائل در جهت شکل گیری یک نظام آموزشی مطلوبتر به عنوان ضرورت پژوهش مطرح می گردد.در این پژوهش پس از تحلیل اطلاعات با روش توصیفی ـ تحلیلی، این نتیجه حاصل شد که از آن جهت که اسلام یک مکتب مبتنی بر وحی می باشد و همین اساس اهدافی مانند پرستش خداوند،پرورش عدالتخواهی نظایر آنها را در نظر گرفته است و معلم نقش اساسی را در رسانیدن نظام آموزشی به اهدافش ایفا می کند، بنابراین نقش معلم در اسلام باید به گونه ای تعریف گردد که تامین کننده این اهداف باشد.شهید ثانی به عنوان یکی از شخصیت های برجسته اسلامی در زمینه نقش معلم در اسلام بیان می دارد که در اسلام اغلب لفظ مربی را بکار می برند زیرا در نظام اسلامی مربی صرفاً نقش انتقال علم به فراگیر را بر عهده ندارد بلکه مربی در کنار انتقال علم ،فراگیر را به سمت قبول ربوبیت پروردگار سوق می دهد به عبارت دیگر مربی در نظام تعلیم و تربیت اسلامی جایگاهی الهی ـ معنوی را دارا می باشد.جان دیوئی به عنوان نماینده برجسته مکتب پراگماتیسم جایگاهی متفاوت را برای نقش معلم درنظام آموزشی تعریف می کند.به طور کلی در پراگماتیسم شاگرد و توانایی های او بیشتر مورد توجه قرار می گیرد.بنابراین دیوئی روش حل مسئله را در آموزش خود الگو قرار داده است،معلم صرفاً نقش راهنما را ایفا می کند و با درایت خود فرایند تعلیم و تربیت را هدایت می کند.

عوامل روانشناختی، جمعیت شناختی و اجتماعی- اقتصادی مرتبط با ایده پردازی خودکشی در جمعیت عمومی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  مریم اصفهانی   اسحق رحیمیان

هدف پژوهش حاضر بررسیرابطه ی بین ایده پردازی خودکشی و عوامل روانشناختی،جمعیت شناختی و اجتماعی- اقتصادی بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی مقطعی است. شرکت کنندگان تعداد681 نفر از جمعیت عمومی شهر سمنان بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از شرکت کنند گان خواسته شد که به پرسشنامه های شخصیتی نئو (neo-ffi)، سبکهای دفاعی(dsq-40)، ناامیدی بک (bhs)، حمایتاجتماعیفیلیپس (sst) و مقیاسبکبرایافکارخودکشی (bssi) پاسخ دهند.ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون لوجستیگ برای تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت.برونگرایی، مسئولیت پذیری، گشودگی، سبک های دفاعی بالغ، ناامیدی، متاهل بودن و حمایت اجتماعی رابطه منفی معنادار و روان رنجورخویی و سبک های دفاعی نابالغ و وضعیت اشتغال رابطه مثبت معنادار با ایده پردازی خودکشی داشتند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که بیماری جسمی جدی بیشترین سهم را در پیش بینی ایده پردازی خودکشی دارد در حالی که مراجعه به مراکز روان درمانی، سطح تحصیلات دیپلم و بالاتر، بیکاری، افزایش ناامیدی، گشودگی، روان رنجورخویی وسبک دفاعی بالغ و کاهش سبک دفاعی نابالغ، مسئولیت پذیری، انعطاف پذیری، برون گرایی و حمایت اجتماعی، درآمد بالای یک میلیون، جنسیت مرد، سرپرستی خانواده توسط سایرین، کم جمعیت بودن خانواده و متأهل نبودن و افزایش سابقه بستری شدن در بخش روان، پیش بینی کننده های بعدی ایده پردازی خودکشی بودند. این متغیر ها با همدیگر 4/97% ایده پردازی خودکشی را به درستی پیش بینی می کنند.