نام پژوهشگر: منیژه عبداللهی

بررسی ظرفیت های فانتزی گونه کلیله ودمنه عربی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  سعیده حسن شاهی   حسین کیانی

بررسی ظرفیت های فانتزی گونه ی حکایت های کلیله و دمنه عربی ژانر فانتزی محبوب ترین نوع داستانی در ادبیات کودک است. این ژانر که رابطه ی بسیار عمیقی با ادبیات کهن دارد، سعی می کند از عناصر سنتی به گونه ای بسیار تازه و غافلگیر کننده بهره جوید. در همین راستا این پژوهش سعی دارد که خطوط فانتزی را در یک اثر کهن یعنی کلیله ودمنه دنبال کند؛ چرا که ظرفیت های فانتزی این اثر مورد توجه پژوهشگران قرار نگرفته است. ازاین رو هدف این پژوهش شناسایی ظرفیت های فانتزی گونه ی حکایت های کلیله و دمنه عربی است. بدین منظور با استفاده از روش تحلیل محتوایی عناصر و اصول فانتزی در حکایت ها نقد و ظرفیت های فانتزی در آن ها شناسایی شد. پس از بررسی پیوند کلیه و دمنه با داستان کودک و نوجوان، اصول فانتزی همچون آشنایی زدایی، دگردیسی و تعلیق ناباوری و عناصرداستانی شخصیت، درون مایه، صحنه پردازی و پیرنگ نقد شدند. سپس الگوی تخیلی حکایت ها استخراج و با فانتزی مقایسه شد. پژوهش انجام شده نشان می دهد که ظرفیت های فانتزی گونه «کلیله و دمنه » ازبرخی گونه های فانتزی آغاز می شود؛ بدین صورت که فانتزی های تمثیلی، آرمان خواهانه و جانوری بیشترین شباهت را از میان گونه های فانتزی با حکایت های کلیله و دمنه داراست . در باره تخیل که هسته ی اصلی فانتزی هاست؛ باید گفت که اسطوره ها، توتم ها و افسانه ها که الگوی بسیاری از فانتزی ها را می سازند در کلیله ودمنه نقش پررنگی را ایفا می کند. در عناصرداستانی هم می توان به مشترکاتی چون نوع و جنس شخصیت ها، موضوع های درون مایه و نوع طرح به کار رفته در داستان، تنوع در مکان و الگوهای گریز از زمان، در کلیله ودمنه، اشاره کرد.

" مقدمات تاریخی "
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1369
  منیژه عبداللهی   جعفر موید

بخش اول این نوشته بعنوان " مقدمات تاریخی " شامل نگرشی کلی و کوتاه به تاریخ ایران در سده سیزدهم هجری قمری و بیان انقلاب مشروطیت ایران است که درابتدای ربع دوم قرن چهاردهم به وقوع پیوست . بخش دوم با عنوان " شعر و شاعران " زندگ و شعر نه تن از شعرایی که بدلیل تاثیر پذیری از فضای انقلابی، سخن خود را با مضامین جدید روز آمیختند، بررسی میکند و نیز به گروهی دیگر از شعرای این دوران که در کنار جریان تجددگرایی ادبی، همچنان در بستر طبیعی و مالوف ادبی سنتی،به سیر خود ادامه داده اند، می پردازد. سرانجام با پشت سر نهادن دوران پرجوش و خروش مشروطیت ، از اولین نسل شعرای بعد، به صورتی گذرا، یاد میشود پرداختن به این گروه صرفا برای نشان دادن تاثیر تلاشها به تکاپوهای نوجویان انقلابی است که پس از گذر از تندابهای انقلاب ، به صورت شعری نفیس که از ب جهات به افقهای جدید نظر دارد جلوه گر میکند . بدین ترتیب ، این واقعیت که سرفصل ادبیات جدید ایران، با کار شعرا و ادبای دوران مشروطیت آغاز میگردد، نمایانده میشود .