نام پژوهشگر: علیرضا کمان قد

سنجش سطح همسویی بین استراتژی های کسب و کار و استراتژی های فناوری اطلاعات در شرکت سایپا دیزل بر اساس مدل لوفتمن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان البرز - دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی 1390
  علیرضا کمان قد   احمد روستا

افزایش سرعت تحولات محیطی و تشدید فضای رقابتی در حوزه کسب و کار از یک سو و توسعه پرشتاب فناوری اطلاعات و ارتباطات از سوی دیگر، بسیاری از سازمانها ار وادار کرده است تا سرمایه گذاری های وسیعی در زمینه به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات و توسعه سیستمهای اطلاعاتی انجام دهند. بدیهی است که این سرمایه گذاری ها زمانی بازدهی مطلوب خود را خواهند داشت که در راستای تحقق اهداف و استراتژی های کلان سازمان و هم جهت با سمت و سوی حرکت بلندمدت سازمان در حوزه کسب و کار صورت پذیرند. از همین جاست که مفهوم همسویی استراتژی های فناوری اطلاعات با استراتژی های کسب و کار سازمان یا همان همسویی استراتژیک مورد توجه جدی قرار می گیرد. بی تردید تحقق اهداف کلان سازمانهای امروزی منوط به همسویی استراتژی های فناوری اطلاعات و ارتباطات با استراتژی های کسب و کار آنها است. این همسویی از دو منظر قابل بررسی است: نخست این که فناوری اطلاعات چگونه می تواند با کسب و کار سازمان همسو گردد و دوم این که کسب وکار سازمان را چگونه می توان با فناوری اطلاعات همسو نمود. همسویی بین کسب و کار و فناوری اطلاعات، دارای سطوحی از بلوغ و تکامل است که براساس آن هر سازمان باید بداند که در چه سطحی از همسویی استراتژیک قرار دارد. به نظر می رسد که مدلهای بلوغ، ابزار مناسبی برای ایجاد هماهنگی در سازمانها و رسیدن به درک عمیقتری از روند توسعه و بهبود سطح همسویی استراتژیک، هستند از جمله معروفترین مدلهای بلوغ همسویی، مدلی است که توسط پروفسور جری لوفتمن، ارائه شد. این مدل، مدلی جامع برای سنجش همسویی استراتژیک فناوری اطلاعات و کسب وکار است که تحت عنوان "مدل بلوغ همسویی فناوری اطلاعات لوفتمن" شناخته می شود. مدل لوفتمن در واقع چهارچوبی فراهم می کند که به کمک آن بتوان به این سوال پاسخ داد که آیا سطح فعلی همسویی استراتژی فناوری اطلاعات و استراتژی کسب وکار در سازمان ما مطلوب است یا خیر؟ چهارچوب ارائه شده در این مدل دارای شش معیار یا شاخص بلوغ همسویی استراتژیک بوده و پنج سطح بلوغ را شامل می شود. در تحقیق حاضر تلاش شده است تا پس از مطالعه جامع و مرور مفاهیم و مبانی همسویی استراتژیک و پس از معرفی و ارائه شرحی بر مدل لوفتمن، مهمترین شاخص های همسویی استراتژی های فناوری اطلاعات و استراتژی های کسب وکار در شرکت سایپا دیزل را بر اساس مدل فوق شناسایی شده و سپس به کمک این مدل مشخص گردد که شرکت سایپا دیزل در چه سطحی از سطوح همسویی استراتژیک قرار دارد؟ به همین منظور پس از استخراج مدل مناسب، وزن شاخصها و عوامل ارزیابی، طی پرسشنامه ای از خبرگان در این زمینه نظرخواهی شد و با استفاده از روش میانگین موزون، وزن شاخص ها تعیین گردید. سپس از طریق نظرسنجی که به کمک پرسشنامه دیگری از مدیران و سرپرستان بخشهای مختلف این شرکت به عمل آمد، میزان همسویی استراتژیک سازمان در هریک از حوزه های ارزیابی مشخص گردید. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بر اساس مدل فوق، شرکت سایپا دیزل در سطح سوم همسویی استراتژیک قرار دارد فلذا لازم است در این شرکت اقدامات مناسب و موثری به منظور افزایش همسویی و رسیدن به سطوح بالاتر همسویی استراتژیک صورت پذیرد.