نام پژوهشگر: محسن حاجی اسمعیلی

مطالعه مردم شناختی گیوه و گیوه بافی در شهر کاشان مطالعه موردی روستای نشلج
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده علوم اجتماعی 1390
  محسن حاجی اسمعیلی   حمیدرضا کریمی درمنی

پس از وارد شدن خصوصیات انقلاب صنعتی به کشورهای جهان سوم از جمله ایران در سده ی اخیر شاهد از بین رفتن تدریجی صنایع دستی هستیم .صنایع دستی ترکیبی از هنر و صنعت است که هر کدام جایگاه خاصی دارند و انسان امروزی به کمک پدیده های صنعتی نیاز های خود را رفع می کند و این پدیده های صنعتی همواره با نیازها و خواسته های تولید کننده و مصرف کننده هماهنگ بوده است. اما رفاه ناشی از صنعتی شدن به تدریج مسائل و چالش های انسانی ، عاطفی، اجتماعی و اقتصادی را برای جوامع سنتی به وجود آورده است . در این راستا موضوع مورد بحث ما در این پژوهش آن است که به تدریج گیوه بافی به علت ماشینی شدن از رونق افتاده است و در این موقعیت باید به ثبت و ضبط و حفظ صنایع دستی به ویژه هنر و صنعت گیوه بافی همت گمارد .یکی از راههای حفظ این میراث کهن، پژوهش میدانی و معرفی انسانها و مکانهایی است که گیوه در آنجا تهیه و از آنجا به مناطق دیگر جهت فروش عرضه می گردد. در فصل اول پژوهش به معین کردن چارچوب پژوهش،طرح سوالات پژوهش،مشخص ساختن اهداف و با استفاده از نظریات کارکرد گرایی ، کارکردی- ساختی و مبادله به تبیین آن پرداخته ایم. درفصل دوم به معرفی جامعه مورد مطالعه و ویژگی های روستای نَشَلْج که ازتوابع شهرستان کاشان می باشد پرداخته شد و در فصل سوم با مفهوم صنایع دستی،هنر،تاریخچه صنایع دستی و انواع صنایع آشنا می شویم و در فصل چهارم که کلیدی ترین فصل این پژوهش می باشد به تاریخچه گیوه بافی،شیوه های گیوه بافی واهمیت تخت کشی و رویه بافی در ساخت گیوه توجه پرداختیم.و در نهایت در فصل پنجم به بیان نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر پرداخته و دریافتیم که صنایع دستی بالاخص گیوه بافی در روستای نَشَلْج کاشان از رونق روزگاران گذشته اش برخوردار نیست و ماشینی شدن صنایع باعث کم رونق شدن صنایع دستی به ویژه گیوه بافی شده است. در گذشته آموزش گیوه بافی از پدر به پسر و مادر به دختر بوده است و این شغل به همین ترتیب در طی سالیان دراز حفظ شده است ولی امروزه با مهاجرت جوانان به شهر ها و کار کردن در کارخانه ها دیگر کمتر جوانی تمایل به فعالیت در عرصه ی صنایع دستی به ویژه گیوه بافی دارند. همچنین دریافتیم که امروزه گیوه بافی در روستای مورد مطالعه آنچنان رونقی ندارد و اصلی ترین دلیل آن است که امروزه کفش هایی تولید می شوند که شاید حتی نصف قیمت یک گیوه ی معمولی را داشته باشند .در حال حاضر چون گیوه فروشی بازار پر رونقی ندارد تولید کننده گان کمتر رقبت به تولید گیوه نشان می دهند. اگر شرایط کنونی در سالهای آینده ادامه داشته باشد باید قدیمی ترین پای پوش ایرانی را فقط در موزه های مردم شناسی دید .در حال حاضر در روستا ی نَشَلْج به دلیل توجه بیشتر بر کشاورزی تمایل به تولید گیوه و به تبع آن صنایع دستی در بین افراد روستا کمتر شده است و عوامل مذکور نقش مهمی در از بین رفتن تدریجی گیوه بافی ایفا می کنند.