نام پژوهشگر: ابراهیم برارپور

اصول حاکم بر معاهدات بین المللی از منظر فقه شیعه
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده حقوق 1390
  ابراهیم برارپور   ناصر قربان نیا

اصول نفی سبیل، وفای به عهد، صلح و روابط مسالمت آمیز، جواز نقض پیش دستانه با استناد به آیه نبذ، اصل تغییر بنیادین اوضاع و احوال که در بیان امروزی به آن قاعده ربوس گویند، در تطابق با مباحث معتنابه و مطرح حقوق بین الملل، مورد توجه قرار گرفته است. هرچند برخی از اصول که دارای عمومیت بیشتری است در قالب عهدنامه بین المللی حقوق معاهدات در سال 1969 وین، جمع آوری شده است؛ اما صورت کامل و جامعتر این اصول در اسلام- که نشأت گرفته از مکتب وحی است- به عنوان اصول حاکمیتی درحول محور عزت، حکمت و مصلحت اسلام و مسلمین مورد استفاده حاکمان اسلامی قرار گرفته است. وجوه برتری این اصول بر آنچه که امروزه دولت ها در معاهدات بین المللی، طی کنوانسیونها و میثاقهای بین المللی به آن متعهد میشوند وجود تأکیدات دینی مبنی بر رعایت این اصول و اصالت بخشی آن در مبانی اندیشه اسلامی می باشد تاجایی که برای اجرای آن در کنار ضمانت اجرای دنیوی، اجر و عقوبت اخروی نیز بیان شده است.