نام پژوهشگر: مونا خیاط زاده

بهینه سازی کالوس زایی و باززایی در گیاه اسفناج
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1390
  مونا خیاط زاده   حمید رجبی معماری

اسفناج یکی از سبزیجات برگی مهم در اکثر کشورها بوده و یکی از قدیمی ترین گیاهان مدل برای مطالعه کلروپلاست است. مزیت اصلی این گیاه نسبت به سایر گیاهان این است که سلول های بافت های رویشی اسفناج دارای بیشترین تعداد کلروپلاست بوده و همچنین تعداد ژنوم کلروپلاستی در یک کلروپلاست آن بسیار زیاد است، بنابراین انجام تکنیکی که بتواند به ما در شناسایی یک روش مناسب باززایی کمک کند، بسیار مورد نیاز خواهد بود. در این پژوهش به منظور بهینه سازی کالوس زایی و باززایی گیاه اسفناج، از سه ریزنمونه برگ، هیپوکوتیل و کوتیلدون در قالب سه آزمایش جداگانه، استفاده شد و در هر سه آزمایش، دو ژنوتیپ orai و viroflay مورد استفاده قرار گرفتند. به منظور بهینه سازی باززایی از ریزنمونه برگ، از هورمون 2,4-d در سه غلظت 1/0، 5/0 و 1 میلی گرم در لیتر در ترکیب با 2 میلی گرم در لیتر هورمون کاینتین استفاده شد و کالوس های تولید شده بر روی این تیمارها، به منظور تولید گیاهچه بر روی محیط حاوی 2,4-d ، کاینتین و ga3 با غلظت های به ترتیب 01/0، 1 و 1 میلی گرم در لیتر قرار گرفتند. در آزمایش مربوط به ریزنمونه هیپوکوتیل، از هورمون های iaa و ga3 با غلظت های مختلف استفاده شد. و همچنین در بررسی باززایی از کوتیلدون از غلظت های هورمونی 4/0 میلی گرم در لیتر naa و 1 میلی گرم در لیتر bap در ترکیب با سه میزان ga3 استفاده گردید. کلیه آزمایش ها به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با 7 تکرار اجرا شدند. نتایج نشان داد که بیشترین انگیزش کالوس از ریزنمونه برگ هر دو ژنوتیپ، در محیط حاوی 2,4-d با غلظت 5/0 میلی گرم درلیتر صورت گرفت، که بعد از انتقال به محیط باززایی، کالوس های هر دو ژنوتیپ تولید گیاهچه نمودند. کالوس های حاصل از ریزنمونه های هیپوکوتیل نیز در ژنوتیپ viroflay، پس از قرار گرفتن بر روی محیط حاوی 2 میلی گرم درلیتر iaa و 4/3 میلی گرم درلیتر ga3 باززایی شدند. باززایی از ریزنمونه کوتیلدون در هر دو ژنوتیپ، در هیچ یک از محیط های کشت رخ نداد.