نام پژوهشگر: رقیه نیساری تبریزی

تحلیل ساختاری داستان های عاشقانه در ادبیات آذربایجان و تطبیق آن با شاهکارهای ادب فارسی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور مرکز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  رقیه نیساری تبریزی   محمد رضا برزگرخالقی

چکیده: در میان ملت ها و اقوام گوناگون، داستان هایی وجود دارد که در آنها، متناسب با ایده، باور و فرهنگ هر دیار، به شیوه ی نامکرر از عشق و ماجراهای آن سخن گفته شده است. همه ی این داستان ها، با همه ی گوناگونی و تنوع ظاهری، عناصر همسان و مشترکی نیز دارند، چرا که موضوع همه ی این داستان ها، یعنی «عشق» امری مشترک و عام بین همه ی آدمیان است. در زبان و ادبیات آذری نیز، یکی از پربارترین شاخه های ادبیات این زبان و غنی ترین بخش ادبیات شفاهی، داستان های عاشقانه است. این داستان ها، حکایت های بلند و پرماجرایی هستند، که هنرمندان چیره دستی به نام «اوزان ها» یا «عاشیق ها» از دیرگاهان، با جادوی موسیقی و هنر ساز و آواز خود، به نقل آنها پرداخته اند و خود سبب ماندگاری این داستان های دلپذیر، گشته اند. درنگ و تأمل در اجزا و عناصر این داستان ها و برابر نهادن آنها با منظومه های عاشقانه ی فارسی، همسانی های بسیاری را برای ما آشکار می سازد که گذشته از یکسان بودن موضوع این آثار، عشق و اشتیاق ادیبان آذری به شاهکارهای ادب فارسی و پیوند و ارتباط مستقیم مردم آذری زبان با هموطنان فارسی زبان خود ،از علت های مهم این همسانی ها تلقی می گردد. و این پژوهش ضمن تحلیل داستان ها با به کارگیری روش ریخت شناسی پراپ، با هدف معرفی، حفظ و نگه داری این آثار ارزشمند ایرانی و انتقال آن به نسل های آینده و هم برای بهره گیری محققین ادبیات تطبیقی که زوایای مختلف افکار و اندیشه ها و اعتقادات اقوام گوناگون را مورد بررسی و تأمل قرار می دهند، تدوین گردیده است.