نام پژوهشگر: فهیمه همت خواه

معرفت نفس و ارتباط آن با شناخت خداوند از دیدگاه علامه طباطبایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1390
  فهیمه همت خواه   محمد سعیدی مهر

چکیده علامه طباطبایی معرفت نفس را نزدیک ترین و کامل ترین طریق در معرفت خداوند به شمار می آورد. وی معرفت حصولی نفس را معرفتی حقیقی نمی داند بلکه معرفت نفس ناب را معرفتی حضوری و شهودی می داند. معرفت حصولی نفس لزوماً همراه با شناخت خداوند نیست ولی معرفت شهودی نفس تهی از معرفت حق تعالی نخواهد بود و هر کس به اندازه ظرفیت وجودی خویش از شهود خداوند سبحان بهره می برد. علامه طباطبایی بر مبنای وحدت شخصی وجود و تجلی ظهور خداوند در موجودات، تقریری نو از معرفت نفس ارائه می دهد. بنا بر نظر علامه ممکنات در واقع موجودات مقید و محدودند و تنها واقعیت مطلق خداوند است که هیچ قید و تعینی ندارد. هر اندازه حد و تعین موجودی بیشتر باشد، از آن حقیقت مطلق دورتر خواهد بود. این انسان است که در فرآیند معرفت نفس از عالم مادی و اشتغال به لذایذ مادی وحسی جدا شده و پا را فراتر از عالم ماده گذاشته و از قیود و تعینات عالم ماده رها می شود و به مرتبه ی مثالی می رسد و سپس وارد عالم عقل و در نهایت به مقام فنا نایل می شود؛ این مقام خود شامل سه مرتبه ی فنای ذاتی و صفاتی و افعالی است. از بیانات علامه چنین برداشت می شود که در نگاهی عمیق به معرفت نفس، انسان اولاً و بالذات حقیقت مطلق خداوند را ادراک و شهود می کند و به تبع این معرفت، خود را که ظهوری از آن حقیقت است مشاهده می کند؛ زیرا هر ظاهری دارای باطنی است و هر باطنی باطنی دارد و همین طور ادامه می یابد تا به حقیقت الحقایق که باطن همه ی باطن هاست، منتهی شود. از طرفی هر انسانی علم حضوری به «من» خویش دارد و از آنجا که هر ویژگی وجودی متعلق به ظاهر در واقع اولاً و بالذات متعلق به باطن است و به عرض و تبع آن به ظاهر اسناد داده می شود بنابراین معرفت حضوری نفس اولاً و بالذات متعلق به ادراک شهودی نفس نسبت به حق تعالی است.