نام پژوهشگر: سوسن بیگ مرادی

تحلیل ریخت شناسانه و روان شناسانه داستانهای تحول روحی عارفان و شاعران ایرانی تا پایان قرن هفتم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  سوسن بیگ مرادی   سید علی قاسم زاده

در سنت داستانی فرهنگ ایرانی، داستان هایی وجود دارد که به دلایل گوناگون ساخته و پرداخته مردم هر عصر است. آفرینش خلاقانه ی این حکایات واقعی یا تخیلی نشانه ی دیرنگی سنت داستان پردازی و اهمیت این شگرد ادبی در انعکاس باورها و عقاید مردم ایران دارد. یکی از این سلسله حکایات که با ساختار داستانی تقربیاً مشابه در آثار ادبی ما بازتاب یافته اند، داستان تحول روحی عرفا و شاعران فارسی است. گستره ی کاربرد و بسامد فراوان این گونه حکایات فارغ از جنبه های واقعی یا افسانه ای بودن آنها نکته ای است که ضرورت بازنگری دیگر گونه و ژرف تر را به این گونه داستان ها آشکار می سازد. برای بررسی و تحلیل این داستان ها شگردهای گوناگونی می تواند کارایی داشته باشد امّا شگرد ریخت شناسانه ی ولادیمیر پراپ و الگوی او برای تحلیل ساختاری داستان ها یکی از بهترین رویکردهایی است که می تواند به ما کمک کند. این پژوهش به شیوه ی توصیفی- تحلیلی مبتنی بر اصول و مبانی تحلیل ریخت شناسی پراپ تلاش کرده است به تحلیل ساختاری داستان های تولد دوباره ی شعرا و عرفای فارسی بپردازد. و برای آن که دلایل و علل پرداخت فراگیر و تقریباً همگون آن را در ادوار مختلف و طبقات اجتماعی هر دوره نشان دهد از رویکرد روانشناختی اریکسون و لکان بهره گرفته است. نتایج به دست آمده از طرفی با دستاوردهای پراپ همخوانی دارد؛ به این ترتیب که نشان می دهد در داستان های بررسی شده، بر خلاف تنوع و تکثر ظاهری قهرمانان و عملکردهایشان، تعداد قهرمانان و عملکردهای آنان محدود و بسیار به هم شبیه است و این داستان ها دارای ساختاری واحدی هستند و از طرف دیگر عملکردهایی از متن داستان استخراج شده که در الگوی پیشنهادی پراپ نیست؛ زیرا او به تفاوت صورت و ظاهر آثار جهانی با عوامل آفرینش آنها- که بیشتر ابعادی معرفتی، فرهنگی و تاریخی دارند- توجه نداشته است. همچنین نتایج حاصل از کاربست نظریه های روانشناسانه ی اریکسون و لکان نشان می دهد که تحولات روحی و انقلاب روانی شخصیت های تحول یافته، نمی توان اتّفاقی یکباره و ناگهانی باشد، بلکه واقعه ای تدریجی است که در روح و روان شعرا و عرفا روی داده است.