نام پژوهشگر: ایمان رادفر

ارائه تکنیک تلفیقی از مدل bscوahp-topsis فازی جهت ارزیابی موقعیت و توسعه استراتژی صنایع نورد و فولاد(مطالعه موردی صنایع نکا فولاد)
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده مدیریت 1390
  ایمان رادفر   حیدر امیران

امروزه بخشهای تولیدی جهان برای بقا در بازارهای جهانی با چالش های زیادی رو برو هستند . برای غلبه کردن بر این چالش ها،شرکت ها به منظور ارزیابی عملکرد کارخانه ها و شرکت های کسب و کار کوچک باید روش جدیدی را اتخاذ نمایند . همچنین عدم هماهنگی و انعطاف پذیری لازم در بازارهای رقابتی عصر تکنولوژی، زمینه های عقب افتادگی و چه بسا ورشکستگی سازمان ها را فراهم می آورد. تحلیل شرایط موجود توسط سیاست گذاران سازمانی به منظور کسب اطلاعات مورد نیاز، نقش بسیار مهمی را در افزایش آگاهی برای دستیابی به اهداف ایفا می نماید. لذا سازمان ها اهمیت ارزیابی عملکرد با ثبات و بدون تناقض را بر پایه اهداف استراتژیک احساس نموده و سیستم های ارزیابی عملکرد گوناگونی را طی سالیان پیش مورد استفاده قرارداده اند. مدل کارت امتیازی متوازن یکی از جامع ترین چارچوب های به کار گرفته شده در سازمان های دنیا می باشد که مضمون عمومی آن تلاش برای اتصال سنجه های عملکرد به استراتژی و چشم انداز بلند مدت سازمان است و دارای چارچوبی مفهومی است که اهداف استراتژیک و کلان سازمان را به شاخص های قابل سنجش تبدیل و شاخص های مذکور را مورد ارزیابی قرار می د هد از اهداف این مطالعه ایجاد کارت امتیازی متوازن برای ارزیابی کارخانه های فولاد و رتبه بندی شرکت های مورد مطالعه می باشد .لذا این تحقیق در مراحل زیر خلاصه شده است: ابتدا با توجه ادبیات موضوع مرتبط با صنعت مورد نظر به بررسی شاخص های ترکیبی می پردازیم، سپس با توجه به نظرات خبره ها به معرفی شاخص های مناظر bsc می پردازیم.در مرحله بعد وزن شاخص های انتخاب شده از طریق تکنیک fahp با روش changمحاسبه می شود،که وزن هر معیار از طریق اعداد فازی مثلثی قابل محاسبه است.و در نهایت از تکنیک topsis فازی و با استفاده از روش chen & hwang که یکی ازتکنیک های تصمیم گیری چند معیاره می باشد به رتبه بندی عملکرد 3 شرکت مورد مطالعه می پردازیم که با استفاده از این تکنیک می توان فاصله از ایده آل مثبت و فاصله از ایده آل منفی را نیز محاسبه نمود.