نام پژوهشگر: فاطمه پاسالاری بهجانی

بررسی مقایسه ای آراءامیل دورکیم و کلیفورد گیرتز در باب پدیده ی دین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان 1390
  فاطمه پاسالاری بهجانی   رستم شامحمدی

رساله ی حاضر سعی دارد به مقایسه ی دیدگاه امیل دورکیم و کلیفورد گیرتز، در باب پدیده ی دین پرداخته و وجوه افتراق و اشتراک آراء آنان را با توجه به شواهد و قرائنی که برای اموری مانند آداب و مناسک، عقاید دینی، توتم، کارکرد دین، خاستگاه دین، فرهنگ، نماد وجود دارد بررسی نماید. دورکیم دین را با جامعه یکی می انگارد و گیرتز آن را به مثابه ی یک نظام فرهنگی تلقی می کند. هر چند میان مفهوم جامعه از دیدگاه دورکیم و فرهنگ از دیدگاه گیرتز شباهت هایی به چشم می خورد، با این حال هر کدام از آن ها از رویکردی خاص به این موضوع پرداخته اند، به گونه ای که روش شناسی آن ها تا حدی با یکدیگر متفاوت است. دورکیم شیوه ی پوزیتیویستی را در پیش گرفت که به دین به مثابه ی پدیده های علوم طبیعی می نگرد؛ اما گیرتز با این روش وی مخالفت و رویکرد تفسیری را برای فهم دین انتخاب کرد.