نام پژوهشگر: شهلا حق وردی طاقانکی

مطالعه و مقایسه آرای تربیتی کانت و فارابی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1390
  شهلا حق وردی طاقانکی   رضا والا

چکیده تعلیم و تربیت فعالیّتی است که ریشه در تاریخ آفرینش بشر دارد. مسأله ی تربیت به عنوان فرایندی هدفمند که پیشرفت نسل بشر را عهده دار است مستلزم نظریه ای است که بتواند بر اساس آن آرمانها، اصول و روشهای خود را به خوبی تبیین و تربیت را در عمل هدایت نماید. در تحقیق حاضر با توجّه به احساس خلأ چنین نظریه ای در تربیت تلاش گردیده با استفاده از روش مقایسه ای - تحلیلی از روش بردی و مطالعه مبانی فلسفی- تربیتی دو فیلسوف بزرگ؛ کانت و فارابی، به پاسخ سوالات تحقیق که عبارتند از: الف- سوال اصلی: کانت و فارابی در نظریات تربیتی چه وجه اشتراک و افتراقی دارند؟ ب- سوالات ویژه: 1- اصول، روشها و اهداف تربیت از نظر کانت و فارابی چیست؟ 2- دیدگاه کانت و فارابی در مورد مفاهیم اساسی تربیت چیست؟ 3- آیا دو متفکّر بزرگ غرب و شرق (کانت و فارابی) دو برداشت متفاوتی از تربیت دارند؟ از روی آثار به جا مانده از این دو فیلسوف و آثار غیرمستقیم که توسط محققین داخل و خارج کشور در این زمینه نگاشته شده، استخراج شود. در بررسی آرای تربیتی این دو فیلسوف به این نتیجه رسیدیم که هر کدام بنابر دانش و بینش و جهان بینی و تفکرات فلسفی خود اصول و اهدافی و روشهایی را برای تعلیم و تربیت در نظر گرفته اند و اندیشه های معیّنی درباره ی تعلیم و تربیت بیان کرده اند. نگاه کانت به تربیت در تمام جوانب، نگاهی حاکی از سیطره دید انسانی و طبیعی به دور از هرگونه تصور متعالی و توجّه الهی است. بنابراین تربیت نه تنها در روشها بلکه در اهداف و برنامه های خود نیز محتاج به دین و توجّه متعالی نیست. ولی فارابی به دنبال آن است که از راه تعلیم و تربیت، انسان را به خدا برساند و در این راه از تمام علوم و معارف بشری استفاده می کند. وجه ممتاز اندیشه فارابی نسبت به کانت این است که آراء ایشان رنگ دینی دارد و دین سازنده تفکرات و مبنای اصلی تعلیم و تربیت اوست. این مبنای اصلی به عنوان چتری بر اصول، اهداف، برنامه، روش و ... تعلیم و تربیت او سایه افکنده است و آنها را هدایت و راهنمایی می کند. اگر چه این دو فیلسوف بزرگ، در دو سوی خط فکری فلسفی قرار دارند؛ کانت نه تنها تعقّل را اصل می داند، بلکه غیر آن را جز در مواردی اندک، فاقد اعتبار می داند ولی فارابی، بهرهوری از کلیه منابع معرفت همچون حس، عقل و شهود را لازم می داند. با این حال با نگاهی به فلسفه ی این دو فیلسوف بزرگ، موضوعات مشترکی (به ویژه در اساسی ترین مسأله فلسفی؛ هستی شناسی) را می توان بین این دو فضای متفاوت یافت و مقایسه کرد. واژه های کلیدی: تعلیم و تربیت، هستی شناسی، انسان شناسی، معرفت شناسی، ارزش شناسی، سعادت، تربیت اخلاقی، تربیت عقلانی، آزادی فکر.