نام پژوهشگر: علی رضا علی احمدی

طراحی الگوی سنجش و ارتقای فرهنگ سازمانی با رویکرد اسلامی با استفاده از روش رویش نظریه(مطالعه موردی شرکت فولاد مبارکه اصفهان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده مدیریت و حسابداری 1392
  مرضیه امینی   علی رضا علی احمدی

چکیده: هدف از انجام این پژوهش طراحی و سنجش الگوی فرهنگ سازمانی با رویکرد اسلامی با روش رویش نظریه هاست. این پژوهش در دو مرحله صورت پذیرفت. پژوهش در مرحله ی اول از نوع پژوهشهای کیفی و بنیادی و در مرحله دوم از نوع پژوهشهای کاربردی-توصیفی است که مدل حاصل از مرحله ی اول پژوهش را جهت شناخت و ارتقاء فرهنگ حاکم بر شرکت فولاد مبارکه اصفهان در معرض آزمون قرار می دهد.این پژوهش در دو مرحله صورت پذیرفت در مرحله ی اول با انجام یک پژوهش کیفی و استفاده از روش رویش نظریه با استفاده از نمونه برداری تئوریک و با بکار گیری نرم افزارatlas ti جهت تحلیل داده ها ؛ نظریه فرهنگ سازمانی با رویکرد اسلامی بدین صورت پدیدار گردید. فرهنگ سازمانی با رویکرد اسلامی دارای شش بعد: 1- بعد ارزشی 2- بعد انسانی 3- بعد ساختاری 4- بعد سبک زندگی سازمانی5- بعد چشم انداز و رسالت 6- بعد پیشرفت می باشد. بعد ارزشی به عنوان جوهره و بنیان فرهنگ در اثر یک رابطه علی و معلولی بر بعد انسانی اثر گذار است.بعد انسانی از طریق یک رابطه دو طرفه علی و معلولی بر بعد سبک زندگی و بعد ساختاری تحت عنوان مصنوعات رفتاری و فیزیکی اثرگذار است که در مجموع حاصل تعامل این 3 بعد تحقق رسالت و چشم انداز و در نتیجه پیشرفت سازمان است که پیامد آن رشد و کمال انسانها و قرب الهی و نیز اثر بخشی و کارایی و بهره وری برای سازمان می باشد. جهت سنجش اعتبار با توجه به اینکه از منابع غنی جهت گردآوری داده ها استفاده گردید و دامنه گردآوری داده ها و رسیدن به نظریه پژوهش حدود 14 ماه بوده است؛یافته های این پژوهش توسط اساتید مورد مطالعه و بازبینی قرار گرفت و نظرات اصلاحی آنان اعمال گردید. در مرحله ی دوم پژوهش مدل حاصل شده از مرحله ی اول در شرکت فولاد مبارکه اصفهان در معرض آزمون قرار داده شد. بدین منظور پرسشنامه ای با توجه به این مدل طراحی و با پیش آزمون آن در میان گروه 40 نفری در میان کارکنان و دریافت بازخوردهایی روایی آن با تائید نظر خبرگان آگاه در این زمینه به تأیید رسید و برای سنجش قابلیت اعتماد آن از روش آلفای کرونباخ استفاده گردید که عدد آن که نشان می دهد پرسشنامه از پایایی لازم برخوردار است. برای انتخاب نمونه از جامعه آماری که کلیه مدیران،کارمندان و کارشناسان شاغل در بخش های مختلف شرکت فولاد مبارکه بودند از جدول مورگان استفاده شد که حجم نمونه 247 نفری انتخاب شد. پرسشنامه ها توزیع و در نهایت255 پرسشنامه سالم جمع آوری گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از نمونه ها، از روشهای آماری توصیفی و استنباطی و نرم افزارspss استفاده گردید.جهت آزمون فرضیه اصلی"بین ابعاد فرهنگی در وضع موجود و مطلوب در شرکت فولاد مبارکه اصفهان تفاوت خیلی زیادی وجود دارد" از آزمون ناپارامتریک دو جمله ای با توجه به نرمال نبودن متغیرها استفاده شد و برای آزمون فرضیه تفاوت معناداری از درک ابعاد فرهنگی در بخشهای مختلف اعم از زن و مرد، میزان تحصیلات، سن و سابقه کار از آزمون کروسکال – والیس استفاده گردیدو نیز برای سنجش همبستگی میان ابعاد مدل از آزمون همبستگی اسپیرمن استفاده گردید. نتایج تحلیل آزمون فرضیه ها نشان داد که بین ابعاد فرهنگ سازمانی در وضع موجود و مطلوب تفاوت خیلی زیادی وجود دارد و تمام ابعاد فرهنگی در بخشهای مختلف سازمان به طوریکسان درک می شوند و نیز بین ابعاد فرهنگ سازمانی همبستگی بالایی وجود دارد.

طراحی الگوی سنجش فرهنگ سازمانی با رویکرد اسلامی با استفاده از روش رویش نظریه ها(مطالعه موردی فولاد مبارکه اصفهان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده مدیریت و حسابداری 1392
  مرضیه امینی   علی رضا علی احمدی

هدف از انجام این پژوهش طراحی و سنجش الگوی فرهنگ سازمانی با رویکرد اسلامی با روش رویش نظریه هاست. این پژوهش در دو مرحله صورت پذیرفت. پژوهش در مرحله ی اول از نوع پژوهشهای کیفی و بنیادی و در مرحله دوم از نوع پژوهشهای کاربردی-توصیفی است که مدل حاصل از مرحله ی اول پژوهش را جهت شناخت و ارتقاء فرهنگ حاکم بر شرکت فولاد مبارکه اصفهان در معرض آزمون قرار می دهد.این پژوهش در دو مرحله صورت پذیرفت در مرحله ی اول با انجام یک پژوهش کیفی و استفاده از روش رویش نظریه با استفاده از نمونه برداری تئوریک و با بکار گیری نرم افزارatlas ti جهت تحلیل داده ها ؛ نظریه فرهنگ سازمانی با رویکرد اسلامی بدین صورت پدیدار گردید. فرهنگ سازمانی با رویکرد اسلامی دارای شش بعد: 1- بعد ارزشی 2- بعد انسانی 3- بعد ساختاری 4- بعد سبک زندگی سازمانی5- بعد چشم انداز و رسالت 6- بعد پیشرفت می باشد. بعد ارزشی به عنوان جوهره و بنیان فرهنگ در اثر یک رابطه علی و معلولی بر بعد انسانی اثر گذار است.بعد انسانی از طریق یک رابطه دو طرفه علی و معلولی بر بعد سبک زندگی و بعد ساختاری تحت عنوان مصنوعات رفتاری و فیزیکی اثرگذار است که در مجموع حاصل تعامل این 3 بعد تحقق رسالت و چشم انداز و در نتیجه پیشرفت سازمان است که پیامد آن رشد و کمال انسانها و قرب الهی و نیز اثر بخشی و کارایی و بهره وری برای سازمان می باشد. جهت سنجش اعتبار با توجه به اینکه از منابع غنی جهت گردآوری داده ها استفاده گردید و دامنه گردآوری داده ها و رسیدن به نظریه پژوهش حدود 14 ماه بوده است؛یافته های این پژوهش توسط اساتید مورد مطالعه و بازبینی قرار گرفت و نظرات اصلاحی آنان اعمال گردید. در مرحله ی دوم پژوهش مدل حاصل شده از مرحله ی اول در شرکت فولاد مبارکه اصفهان در معرض آزمون قرار داده شد. بدین منظور پرسشنامه ای با توجه به این مدل طراحی و با پیش آزمون آن در میان گروه 40 نفری در میان کارکنان و دریافت بازخوردهایی روایی آن با تائید نظر خبرگان آگاه در این زمینه به تأیید رسید و برای سنجش قابلیت اعتماد آن از روش آلفای کرونباخ استفاده گردید که عدد آن که نشان می دهد پرسشنامه از پایایی لازم برخوردار است. برای انتخاب نمونه از جامعه آماری که کلیه مدیران،کارمندان و کارشناسان شاغل در بخش های مختلف شرکت فولاد مبارکه بودند از جدول مورگان استفاده شد که حجم نمونه 247 نفری انتخاب شد. پرسشنامه ها توزیع و در نهایت255 پرسشنامه سالم جمع آوری گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از نمونه ها، از روشهای آماری توصیفی و استنباطی و نرم افزارspss استفاده گردید.جهت آزمون فرضیه اصلی"بین ابعاد فرهنگی در وضع موجود و مطلوب در شرکت فولاد مبارکه اصفهان تفاوت خیلی زیادی وجود دارد" از آزمون ناپارامتریک دو جمله ای با توجه به نرمال نبودن متغیرها استفاده شد و برای آزمون فرضیه تفاوت معناداری از درک ابعاد فرهنگی در بخشهای مختلف اعم از زن و مرد، میزان تحصیلات، سن و سابقه کار از آزمون کروسکال – والیس استفاده گردیدو نیز برای سنجش همبستگی میان ابعاد مدل از آزمون همبستگی اسپیرمن استفاده گردید. نتایج تحلیل آزمون فرضیه ها نشان داد که بین ابعاد فرهنگ سازمانی در وضع موجود و مطلوب تفاوت خیلی زیادی وجود دارد و تمام ابعاد فرهنگی در بخشهای مختلف سازمان به طوریکسان درک می شوند و نیز بین ابعاد فرهنگ سازمانی همبستگی بالایی وجود دارد.