نام پژوهشگر: مریم علیجان زاده

نقد فرمالیستیِ شعر فروغ فرّخ زاد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی 1389
  مریم علیجان زاده   غلامرضا پیروز

دیوان فروغ فرّخزاد، اثری ارزشمند و ماندگار در ادبیات فارسی است. که تحلیل و بررسی این دیوان، از دیدگاه نقد فرمالیستی، جلوه ها و زیبایی های ظاهری و باطنی اثر را آشکار می سازد. فرمالیست به بررسی جنبه های شکلی و صوری اثر می پردازد و اثر را فارغ از مسائل تاریخی، اجتماعی، روانی و حواشی متن بررسی می کنند. در این رساله، روش فرمالیستی، بر مجموعه شعر فروغ فرّخ زاد، به کار رفته است، بدین شکل که در آغاز به معرفی فرمالیسم و شیوه ی کار آن ها، و بعد از آن به تحلیل فرمالیستی شعرهای فروغ فرّخ زاد پرداخته است و در بررسی های انجام شده نتایجی حاصل شده است، که به صورت مختصر عبارتند از: واژه های بسامدی ای، چون(شب وتاریکی، عشق ، پنجره، نور، ستاره، ماه، آب، زنده ، و زندگی، دست، پرنده و پرواز، گیسو) که درحقیقت کلمات کلیدی شعر او محسوب می شوند، کلماتی که دنیای اندیشگی او آشکار می سازند، از نظر وزن، همه ی اشعار او را دارای وزن هستند امّا نه وزنی که دقیقاً مبتنی بر قواعد عروضی شعر کلاسیک باشند. و از نظر عناصر زیبایی شناختی، عناصری چون (اضافه ی تشبیهی، اضافه ی استعاری، تشخیص، تشبیه و تکرار) در بالاترین حدّ خود قرار دارند به خصوص تکرار، که به وفور در تمامی شعرهایش دیده می شود به طوری که فروغ را می توان «شاعر تکرار» نامید. ازنظر انسجام، بین بندبه بند شعرها انسجامی حاکم نیست بلکه پیوندی ذهنی موجب وحدت بخشیدن به کل شعرش می شود، از لحاظ موتیف، شعرهایش دارای موتیف های(ازدواج، دل مشغولی به دوران کودکی، کارهای خانه داری، مظلومیّت، زودباوری) می باشد. از لحاظ واژگان اروتیکی، واژگانی، چون(بوسه، آغوش، هوس، بستر، همخوابگی و...) موجب نوعی هنجارگریزی در شعر او شده اند.