نام پژوهشگر: محمد حسینی مقدم

انگاره مستضعف در مطبوعات: بررسی شیوه بازنمایی مستضعفین در روزنامه های کیهان، اطلاعات و جمهوری اسلامی در فاصله سالهای 1358 تا 1388
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی 1390
  محمد حسینی مقدم   حسینعلی افخمی

انگاره «مستضعف» یکی از پر بسامد ترین انگاره ها در مطبوعات پس از انقلاب اسلامی بوده است. چرایی ظهور این انگاره از یک سو و افول تدریجی آن از سوی دیگر یکی از مسائل اصلی این پژوهش می باشد. اگرچه که دغدغه اصلی این تحقیق در اینجا تنها جمع آوری ویژگی ها و صفات نبوده بلکه در درجه نخست این پژوهش به دنبال یافتن پاسخ به این سوال است که چه پیش زمینه هایی وجود داشته یا ایجاد شده که نیاز به تکرار وجود چنین انگاره ای در مطبوعات و یا معکوس آن یعنی کمرنگ شدن این انگاره را توجیه می کند. مسئله بعدی این است که در شکل گیری تقابل دو دوئی بین مستضعف و مستکبر چه گروه هایی سعی در نمایندگی خود به عنوان مصداق انگاره مستضعف داشته و چه فرد و گروه هایی به عنوان مصداق مستکبر معرفی می شوند. همچنین روند تغییرات فراوانی کاربرد و تفاوت ویژگی های مطرح شده برای هر کدام از این دو چگونه بوده است و بر اساس این تغییرات و تفاوتها به چه مبنای نظری برای تحلیل جایگاه انگاره مستضعف در گفتمان انقلاب اسلامی می توان رسید. در این پژوهش از روش تحلیل محتوای کیفی بر مبنای دستور العمل دیوید آلتاید استفاده شده که البته برای رسیدن به تحلیلی جامع تر ابتدا یک تحلیل ساده کمی انجام شد و سپس بر اساس داده های آن، متن ها برای تحلیل کمی انتخاب و آنگاه با مطالعه بافت سیاسی و تاریخی که هر متن برآمده از آن است، چرایی مطرح شدن انگاره مستضعف در متن به همراه چرایی مطرح شدن ویژگی های ارائه شده برای آن بررسی گردید.مبنای کلی تحلیل در اینجا بررسی تیتر های روزنامه های کیهان، جمهوری اسلامی و اطلاعات در فاصله سه روز مانده به دهه فجر تا سه روز بعد از دهه فجر هر سال، به همراه سخنرانی مسئولین در جمع مردم شرکت کننده در راهپیمایی 22 بهمن هر سال بود که این کار برای تمام دوره سی ساله بعد از انقلاب صورت گرفت هرچند که به منظور رعایت اصول پایای و روایی در تحقیق متونی نیز از خارج از دوره زمانی و نیز خارج از روزنامه های بالا انتخاب گردیدند و به عنوان متن گواه مورد تحلیل قرار گرفتند. مبنای کلی نظری نیز آراء لاکلاو و موفه در خصوص انتساب معنا به گروه های اجتماعی و تولید مردم بود که در ترکیب با نظریات مربوط به سیاست بازنمایی و انگاره سازی های رسانه ای در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفت. این نظرات هماهنگ بودند با روش تحقیق کیفی آلتاید که به مسئله چرایی انتخاب معانی و اتفاقات برای انعکاس در رسانه ها می پردازد. نتایج به دست آمده حاکی از سیاسی بودن بافت اکثر متنها و نیز روند نزولی شدید استفاده از انگاره مستضعف در مطبوعات به دلیل تغییر در جهت کلی حرکت اقتصادی کشور به سمت اقتصاد آزاد بود. همچنین نتایج نشان داد که کاربرد این انگاره -در سطح کلان- ضرورت محور بوده نه دوره محور مضافاً اینکه ویژگی های ارائه شده برای مستضعفین هماهنگ با ویژگی های گروه های حاکم بوده و کنش های خواسته شده از مستضعفین نیز – در سطح خرد- متناسب با شعارهای گروه های حاکم در هر دوره بوده است.

بین المللی شدن آموزشی عالی و آینده دانشگاه در ایران 1404
پایان نامه دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده علوم اجتماعی 1393
  محمد حسینی مقدم   محمد رحیم عیوضی

از منظر آینده پژوهی فهم رویدادها و روندهای شکل دهنده به آینده برای شناسایی آینده های بدیل ضروری است. در عرصه آموزش عالی روندهای مختلفی در فضای ملی و بین المللی به آینده دانشگاه در ایران شکل می دهند. بین المللی شدن آموزش عالی در شکل دهی به آینده دانشگاه در ایرن نقش مهمی دارد. این اهمیت از چند حیث قابل بررسی است. نخست آنکه امروزه در فضای علم و فنّاوری مادامی که سرونوشت خود را به سرونوشت مراکز جهانی تولید علم و فنّاوری پیوند ندهیم به دشواری می توان به پیشرفتهای تأثیرگذار دست پیدا کرد. دوم آنکه با توجه به جهانی شدن علم و فنّاوری انزوا از سایر بخشهای جهان نه تنها بسیار هزینه بردار بلکه گاهی غیر ممکن است. سوم آنکه حیات پویای علم و فنّاوری مستلزم تعامل، مراوده، داد و ستد مداوم با دنیا است. با توجه به این نکات در این پژوهش تلاش شده است که چگونگی دستیابی به آینده مطلوب دانشگاه در سایه روند بین المللی شدن آموزش عالی مورد بررسی قرار گیرد. از حیث معرفت شناسی روش در این پژوهش تأکید بر بکارگیری روشهای کیفی قرار گرفت. روش اصلی مورد استفاده در این مطالعه تحلیل لایه لایه علمی(cla) است اما به تناسب نیاز برای پاسخ به هریک از پرسشهای پژوهش از روشهای ترکیبی و چندگانه نیز بهره برداری شده است. واقعیتهای شکل دهنده به آینده دانشگاه در ایران در سایه بین المللی شدن آموزش عالی به صورت لایه لایه و در چهار بخش مورد بررسی قرار گرفت: شامل لایه عینی، لایه عوامل و نظام های اجتماعی، لایه گفتمان و پارادایم و لایه اسطوره ها و استعاره ها. با توجه به تجزیه و تحلیل داده های پژوهش آینده های بدیل دانشگاه مطابق روش سناریو مهمترین پیشرانهای شکل دهنده به آینده دانشگاه از حیث عدم قطعیت و میزان اهمیتی که دارند عبارتند از: بیگانه هراسی و اقتصاد رانتیه. مطابق این دو پیشران آینده های دانشگاه در طیفی از مطلوب تا نامطلوب دسته بندی شدند. دانشگاه آینده ساز، دانشگاه وابسته، دانشگاه افسانه ای و دانشگاه نفتی آینده های بدیل شناسایی شده هستند. در پایان مطابق مدل نظری پژوهش تجویزها و پیشنهادهای به منظور تحقق آینده مطلوب «دانشگاه آینده ساز» ارائه شد.