نام پژوهشگر: مهرسا میرزاحسینی

ارزیابی لرزه ای مهاربندهای هم محور شکل پذیر تحت زلزله های مصنوعی به روش موجک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده مهندسی عمران 1390
  مهرسا میرزاحسینی   محمدعلی کافی

قابهای مهاربندی شده هم محور از جمله سیستم های مقاوم در برابر بارهای جانبی می باشند، محاسنی چون سرعت ساخت، سهولت اجراء و هزینه پایین تردر مقایسه با سایر سیستم های سازه ای و بعلاوه سهولت بازسازی آنها پس از زلزله سبب کاربرد گسترده درسازه های معمول گردیده است، از سوی دیگر شکل پذیری کم آنها ، متاثر از کمانش مهاربند فشاری قبل از عمل تسلیم و جذب انرژی از جمله نقاط ضعف این نوع سیستم های سازه ای محسوب می شود ، جهت رفع این مشکل تحقیقات متعدد صورت گرفته است ، یکی از مکانیزم های ممکن جهت تامین شکل پذیری مهاربند هم محور، حلقه فولادی مستهلک کننده است که در نقطه اتصال بادبند به ورق گوشه و با صرف هزینه ای کم نصب می گردد ، این المانها ضمن جذب انرژی می توانند به عنوان یک فیوز عمل کرده و از کمانش مهاربند جلوگیری نمایند. در تحقیق حاضر عملکرد قابهای خمشی به همراه مهاربند هم محور با کاربرد حلقه مستهلک کننده فولادی بررسی شده است، جهت دست یابی به این هدف قابهای 5 ، 10 و 15 طبقه یکبار در حالت مهاربند معمولی و بار دیگر در حالت کاربرد المان مستهلک کننده تحت آنالیز های غیر خطی قرار گرفته است ،برای این منظور پاسخ سازه تحت زمین لرزه های دور و نزدیک گسل با خواص ساختاری متفاوت ارزیابی شده است ، همچنین با توجه به اهمیت ساختگاه سازه و کمبود شتابنگاشت های ثبت شده در نقاط متفاوت ضمن بررسی لزوم تولید شتابنگاشت های مصنوعی و کارایی روش موجک ، با تکیه بر روشی مبتنی بر تئوری موجک شتابنگاشت هایی مصنوعی از طریق اصلاح طیفی رکوردهای موجود تولید شده است، در این روش با بهره گیری از موجک پیوسته ، شتابنگاشت ثبت شده به تعدادی تاریخچه های زمانی مناسب، بدون همپوشانی در بازه فرکانسی تجزیه شده و سپس هر یک از تاریخچه های زمانی جهت انطباق طیف پاسخ شتاب نگاشت با طیف طراحی ایران ، موجود در آیین نامه 2800 ویرایش سوم، بطور مناسب مقیاس شده اند و کارایی سیستم سازه ای تحت زلزله های مصنوعی مجددا ارزیابی شده است. نتایج نشان می دهد تحت زلزله های واقعی، با کاربرد المان مورد نظر میزان برش پایه قاب کاهش می یابد، درصد کاهش برش پایه بطور متوسط در قابهای 5، 10 و 15 طبقه به ترتیب معادل 13، 23و19 درصد می باشد ، در مقابل جابجایی نسبی طبقات با افزایش همراه بوده است، از سوی دیگر روند تولید شتابنگاشت مصنوعی نشان دهنده عملکرد مطلوب روش موجک در انطباق طیفی رکوردهای موجود می باشد ، این روش با تغییر اثر مولفه های فرکانسی به صورت فیلتر عمل خواهد کرد، همچنین ضمن برخورداری از سرعت و دقت مناسب در فرایند همگرایی میزان خطای عدم انطباق طیفی را در زلزله های مختلف بطور متوسط تا حدود 5 درصد کاهش می دهد و رکوردهای مصنوعی با خواص متفاوت تولید می گردد این امر بویژه در زلزله های دور از گسل به دلیل برخورداری از مقادیر ماکزیمم سرعت و جابه جایی پایین و همچنین انرژی ورودی کمتر مشهود بوده است ، این خواص به نوبه خود در پاسخ سازه تاثیر گذار خواهند بود و مقادیر جابه جایی و تغییر مکان نسبی تحت زلزله های مصنوعی دور از گسل بطور قابل ملاحظه افزایش داشته است این امر لزوم فرایند انطباق طیفی را بویژه در زلزله های دور از گسل نشان می دهد .همچنین نتایج آنالیز تاریخچه زمانی تحت زلزله های مصنوعی تولید شده نشان می دهد با کاربرد حلقه فولادی میزان کاهش برش پایه قاب 5، 10 و 15 طبقه به ترتیب معادل 8 ، 14 و 28 درصد بوده است.