نام پژوهشگر: محمد حسین ارقمیری

اولویت بندی مداخلات مدیریت تحول در سازمان های کوچک و متوسط مورد بررسی صنایع غذایی تهران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده مدیریت و حسابداری 1390
  محمد حسین ارقمیری   وحید ناصحی فر

سازمان های کوچک و متوسط نقش بسیار مهمی در اقتصاد ملی و توسعه ی کشور ها دارد. این پژوهش با هدف اولویت بندی برنامه های مدیریت تحول در سازمان های کوچک و متوسط صنایع غذایی شهر تهران انجام شد. از اهداف دیگر این پژوهش می توان به سنجش میزان آگاهی و استفاده مدیران از برنامه های تحول سازمانی اشاره کرد.روش انجام این پژوهش توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش مدیران سازمان های کوچک و متوسط صنایع غذایی شهر تهران بودند که نمونه ای 196 نفر از آنها به صورت تصادفی انتخاب گردید. البته در آغاز بنا بود تا مشاوران تحول سازمانی به عنوان جامعه آماری انتخاب شود اما به دلیل عدم دسترسی به مشاوران تحول سازمانی و همچنین عدم استفاده سازمان های کوچک و متوسط از مشاور به دلیل هزینه بر بودن، مدیران این سازمان ها به عنوان مجریان برنامه های تحول در سازمان جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. روش جمع آوری داده ها با ابزار پرسشنامه بود. پرسشنامه ی طراحی شده دارای 17 سوال بود که در آن از طیف 9 فاصله ای استفاده شد. برای آزمون روایی و پایایی پرسشنامه از آزمون آلفای کرانباخ استفاده شد که ضریب آلفای بدست آمده برابر 89/0 بود. برای آزمون معنی داری از آزمون خی-2 و برای اولویت بندی از آزمون فریدمن استفاده شد و معنی دار بودن پرسش ها با ضریب اطمینان 95% سنجیده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد میانه و مد میزان آگاهی و میزان استفاده از برنامه های مدیریت تحول در حد کم و خیلی کم قرار دارد. از سوی دیگر دیدگاه مدیران از میزان اثربخشی برنامه های تحول نشان می دهد که میانجی گری شخص ثالث، تیم سازی با میانه و مد بسیار زیاد از اثر بخشی بالاتری نسبت به دیگر برنامه های تحول بر اساس دیدگاه مدیران قرار دارد. در اولویت بندی نیز طبق آزمون فریدمن میانجی گری شخص ثالث و تیم سازی با امتیازات 14.5 و 13.25 از بالاترین امتیازات برخوردارند. بر اساس سطوح برنامه های تحول مشخص شده ی فردی، گروه های 2 یا 3 نفره، تیمی، بین گروهی و سازمانی و اولویت بندی مدیران نتیجه این شد که اولویت نخست با برنامه های تحول گروه های 2 یا 3 نفره است. اولویت های برنامه های تحول پس از آن به ترتیب برنامه های بین گروهی، برنامه های سازمانی، برنامه های در سطح تیم ها و گروه ها و در نهایت برنامه ها در سطح فردی می باشد. این پژوهش به دلیل کمبود منابع پژوهشی در ایران در این زمینه به عنوان یک پایه ی اولیه برای پژوهش های بعدی می تواند بود. بررسی موردی هر کدام از برنامه های تحول می تواند موضوع مهمی برای پژوهش در این زمینه باشد تا بتوان بر پایه ی آن کیفیت و اثر بخشی هر کدام از برنامه ها را به خوبی بررسی نمود. بر پایه نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود با توجه اعتمادی که مدیران به برخی برنامه های تحول دارند، مشاوران این برنامه ها را در اولویت کاری خود قرار دهند و سپس برنامه های با اعتماد کمتر از سوی مدیران را اجرا نمایند تا هم در کوتاه مدت به نتایج مورد انتظار دست یابند و هم در بلند مدت بستر مناسب برای اجرای برنامه های دیگر تحول را هم داشته باشند. از نتایج قابل تامل دیگر اینکه از آنجایی که سازمان های کوچک و متوسط با مشکل کمبود منابع مالی روبرو هستند، قاعدتاً توان استخدام نیروی متخصص را ندارند و به همین دلیل نیرو هایی را استخدام می کنند که با کمترین دستمزد، حاضر به کار در آن سازمان باشند. از اینرو کمتر می توانند کار ها را به آنها بسپارند. از این جهت بسیاری از برنامه های تحول نیاز به بستر سازی در این سازمان ها دارد.