نام پژوهشگر: میلاد فرمانی فرد

ارزیابی تأثیر سطوح ایستابی کم عمق و آبیاری تکمیلی بر کمک به تبخیر و تعرق و عملکرد محصول سه رقم گندم (triticum aestivum l.)در شرایط مزرعه با استفاده از لایسیمتر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1390
  میلاد فرمانی فرد   هوشنگ قمرنیا

در این پایان نامه به بررسی اثر اعمال سطوح ایستابی کم عمق 60، 80 و 110 سانتیمتر (آبیاری زیرزمینی) و آبیاری تکمیلی بر تأمین نیاز آبی و عملکرد اجزاء محصول ژنوتیپ های مختلف گندم نان (ارقام بهار و کراس البرز و لاین امیدبخش w33g)، در دو سال زراعی 89-88 و90-89 پرداخته شد. آزمایشات در ایستگاه تحقیقاتی گروه مهندسی آب دانشگاه رازی و با بهره گیری از لایسیمترهای موجود که حتی الامکان تمامی شرایط کشت مزرعه برای آنها اعمال گردید و با خاک رس سیلتی پر شده بودند، انجام گرفت. بر اساس اهداف مدنظر و وجود تیمارهای متفاوت، آزمایش ها در قالب چهار طرح جداگانه (a، b، d و e) دسته بندی و مورد تحلیل قرار گرفت. تیمارهای آب زیرزمینی کم عمق، در آخر فروردین ماه هر دو سال تکرار طرح اعمال گردید. آب زیرزمینی توسط ماریوت سیفون در اختیار گیاه قرار می گرفت که به صورت روزانه برداشت می شد. همچنین زمان اعمال تیمارهای آبیاری تکمیلی گلدهی و دانه دهی به ترتیب، با مشاهده50% به گل رفتن بوته ها و مشاهده شروع دانه بستن 50% سنبله ها بود. قالب آزمایش ها، فاکتوریل (1 یا 2 عامله) و بر پایه طرح کاملاً تصادفی بود. طرح a، به بررسی سه سطح ایستابی60، 80 و110 سانتی متر و سه ژنوتیپ گندم، در سه تکرار پرداخت. نتایج نشان داد که، در هر دوسال، بیشترین مصرف آب زیرزمینی مربوط به عمق 60 سانتی متر و کمترین مقدار مصرف از آب زیرزمینی نیز مربوط به عمق 110 سانتی متر بود. بطوریکه متوسط مشارکت آب زیرزمینی برای اعماق60، 80 و 110 سانتی متر، به ترتیب 19/82%، 72/71% و70/58% بدست آمد. همچنین در هر دو سال تکرار طرح، رقم کراس البرز بین هر سه عمق سطح ایستابی از نظر کارایی مصرف آب فاقد اختلاف معنی دار در سطح 1% شد. در طرح b، اثر اعمال چهار سطح آبیاری تکمیلی اعم از آبیاری در زمان گلدهی، زمان دانه دهی، زمان گلدهی و دانه دهی هر دو و یک حالت بدون انجام آبیاری تکمیلی بر ژنوتیپ های گندم نان، که در سه تکرار انجام گرفت، بررسی شد. میزان مشارکت هر آبیاری تکمیلی حدوداً 6% کل نیاز آبی گیاه است. بطور متوسط در هر دو سال بیشترین عملکرد دانه مربوط به تیمار آبیاری تکمیلی توأمان گلدهی دانه دهی و به ترتیب برای سال اول و دوم برابر با 10/5011 (رقم کراس البرز) و 42/6044 (رقم بهار) کیلوگرم در هکتار بدست آمد. از لحاظ کارائی ظاهری مصرف آب نیز در سطح احتمال 1% اختلاف معنی دار مشاهده شد. طرح d، اثر اعمال همزمان آبیاری تکمیلی در سه سطح (بدون آبیاری تکمیلی، آبیاری در زمان زمان دانه دهی، زمان گلدهی و دانه دهی هر دو) بر روی سه ژنوتیپ گندم، در سطح ایستابی ثابت80 سانتی متر، در سه تکرار، بررسی نمود. نتایج نشان دادکه، از لحاظ عملکرد دانه بین دو تیمار بدون آبیاری تکمیلی و آبیاری زمان دانه دهی در سطح 5% اختلاف معنی دار وجود ندارد. همچنین، در سال اول بیشترین مشارکت از آب زیرزمینی17/74%، متعلق به تیمار بدون آبیاری تکمیلی و کمترین میزان مشارکت نیز50/63%، ازآن تیمار بهره مند از دو آبیاری تکمیلی(هر دو برای رقم بهار) بود. برای سال دوم نیز بیشترین و کمترین مشارکت به ترتیب برابر با 86/76% (برای حالت تک آبیاری دانه دهی و رقم کراس البرز) و 42/65% (برای حالت دو آبیاری تکمیلی گلدهی ودانه دهی و رقم بهار) بدست آمد. طرح e، یک طرح دیم مطلق بود که جز بارندگی طبیعی هیچگونه آبی دریافت نکرده و صرفاً چگونگی واکنش به تنش خشکی بین ژنوتیپ های مختلف، بررسی شد. بر اساس نتایج بدست آمده، بین ژنوتیپ های طرح، در سطح 5% تفاوت معنی دار در عملکرد مشاهده شد. در سال اول و دوم بیشترین رکورد عملکرد دانه از آن رقم دیم کراس البرز، به ترتیب با 17/3856 و93/3988 کیلوگرم در هکتار بود و در نقطه مقابل رقم بهار در هر دو سال به ترتیب با عملکرد 89/2163 و42/1754 کیلوگرم در هکتار، کمترین مقدار را بخود اختصاص داده است. مطابق نتایج این طرح، رقم بهار، رقمی حساستر به تنش خشکی بود و نسبت به دو ژنوتیپ دیگر بیشترین آسیب و واکنش منفی را داشت.