نام پژوهشگر: آناهیتا ایلدرم

بررسی ماهیت حقوقی نحله و تنصیف
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - موسسه آموزش عالی غیر دولتی غیر انتفاعی کار - دانشکده حقوق 1390
  آناهیتا ایلدرم   جمال رضایی

چکیده بر اساس شرع و قانون ،زوجین در زندگی زناشویی وظایف مشترکی در برابر هم دارند ،اما غالبا در جامعه ما زنان به ویژه زنان خانه دار تمام یا بخشی اعظم فعالیت های خود را در منزل شوهر صرف میکنند.تا زمانی که زندگی مشترک ادامه دارد مشکلی به وجود نمی آید ،اما همین که این زندگی دچار تزلزل شد ومساله طلاق مطرح گردید ،وضع به گونه ای دیگر خواهد شد .بر اساس رژیم مالی حاکم بر زوجین در حقوق ما،تمام درآمدهای به دست آمده توسط هر یک از زوجین در مدت زندگی مشترک به خودشان اختصاص دارد و زنی که در مقابل فعالیت در منزل شوهر،از هر درآمدی بی نصیب مانده است دچار چالش جدی خواهد شد .به دلیل اینکه در قوانین ایران مرد هر گاه بخواهد می تواند زن دائمی خویش را طلاق دهد، مقنن در جهت محدود نمودن مرد و حفظ حقوق زن،تمهیداتی را در نظر گرفته است..برخی از این حقوق جنبه آمره دارد که قانونگذار در تبصره 6 ماده واحده قانون اصلاح مقررات طلاق 1371 احصاگردیده که عبارت است از نحله یا اجرت المثل که با شرایط خاصی به زن تعلق میگیرد. بنابراین هر گاه زن در زمان زندگی مشترک کارهای غیر واجبی را به دستور شوهر و بدون قصد تبرع انجام داده باشد ،پس از طلاق چنانکه در خواست طلاق ناشی از نشوز و سوء رفتار وی و درخواست او نباشد اجرت المثل تعلق می گیرد.می توان گفت که تنها وظیفه زن تمکین اعم از عام و خاص است و زن غیر از این تکلیف، وظیفه دیگری در قبال همسرش ندارد. اگر زن پس از طلاق نتواند شروط ایجاد حق خود را به اثبات برساندمستحقق بخشش(نحله)است و تحت عنوان نحله،مرد موظف به پرداخت آن با توجه دارایی و زمان زندگی مشترک و مدت زناشویی به زن مطلقه می باشد .برخی دیگر از حقوق زن مطلقه جنبه آمره ندارد مانند شرط تنصیف دارایی زوج . این شرط یکی از شروط مندرج در اسناد رسمی ازدواج است که در صورتی الزامی است که به عنوان شرط ضمن عقد مورد توافق زوجین قرار گرفته باشدوبا شرایطی به زن تعلق میگیرد..تحقیق حاضر درصدد است که به بررسی این شرط و شرایط استحقاق آن و ارتباط آن با نحله بپردازد،سپس این شرط را با شرط موجود در حقوق فرانسه تطبیق نمایدو در پایان تا حدی به تفاوت این شرط در حقوق کشورهای اسلامی مانند ترکیه پرداخته شده است.لذا تحقیق حاضر در 5 فصل اصلی تدوین شده است.در فصل های اول و دوم به کلیات تحقیق و تعریف کلمات کلیدی و مفاهیم و پیشینه تاریخی پرداخته شده است .در فصل سوم به بررسی مبانی فقهی و حقوقی نحله و اجرت المثل ،شرایط استحقاق آن ورویه قضایی در این خصوص و بررسی تطبیقی آنها خواهیم پرداخت .در فصل چهارم ابتدابه شرط تنصیف در حقوق ایران اشاره نموده ودر پایان تحقیق به بررسی شرط مذکور در حقوق فرانسه می پردازیم. کلمات کلیدی : نحله، اجرت المثل، حقوق مالی ،شرط ضمن عقد (تنصیف دارایی)،طلاق