نام پژوهشگر: یاسمن سلمانی

بررسی تجارب عرفانی بر مبنای روان شناسی فرافردی با تأکید بر آراء آبراهام مزلو، استانیسلاو گراف، و دیوید لاکوف
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده علوم انسانی 1390
  یاسمن سلمانی   علی سنایی

این نوشتار با گزینش سه تن از رهبران روان شناسی فرافردی سعی در درک کلی نگرش این رویکرد نوین روان شناسی به ویژگی ها و منشأ تجارب عرفانی، رابطه ی آن با بیماری روانی و کارکرد آن پرداخته است. تجربه ی عرفانی به دلیل ایجاد حالت وجد، خلسه، جذبه، قبض و بسط، حالات ویژه ی روحی را برای صاحب تجربه به وجود می-آورند، که موجب می شود این افراد غیر نرمال تلقی شده و به روان شناسان ارجاع داده شوند، لذا نوع نگرش روان شناسان به این تجارب حائز اهمیت می باشد. شایان ذکر است که روان-شناسان فرافردی نگاه نوین، جامع و انتقادی نسبت به روان شناسی تقلیل گرا دارند، با این وجود در ایران ناشناخته می باشند. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش کتابخانه ای و روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی می باشد. این نوشتار نتیجه می گیرد که روان شناسان فرافردی، تجربه ی عرفانی را امری فراطبیعی و سطحی از رشد روانی انسان تلقی می نمایند، و نه مانند روان شناسی اثبات گرا آسیب روانی. وجود مشابهت میان علایم و حالات حاصل از تجارب عرفانی و بیماری روانی، از دلایل عمده ی تلقی تجربه ی عرفانی به عنوان بیماری روانی است؛ لاکوف یکی از پیشگامان روان شناسی فرافردی مدلی ارائه می دهد که بر طبق آن بتوان میان بیماری روانی و تجارب عرفانی تمایز گذاشت. این روان شناسان برای تجارب عرفانی کارکردهای مثبت فراوان، و کارکردهای منفیی اندکی را برمی شمرد.