نام پژوهشگر: زینب آزادی

بررسی مقایسه ی اثربخشی زوج درمانی راه حل- محور و عقلانی- هیجانی -رفتاری بر کاهش مشکلات و ناسازگاری زناشویی زوج های متقاضی طلاق
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1390
  زینب آزادی   سید علی کیمیایی

بررسی مطالعات پیشین نشان می دهند که عدم توانایی حل مسأله، نقش اساسی در بروز اختلافات زناشویی دارد. هم چنین، نتایج پژوهش ها حاکی از آن است که باورهای منطقی، عامل مهمی در رضایت زناشویی است. پژوهش حاضر، شامل دو مطالعه بود. مطالعه اول، با هدف بررسی رابطه توانایی حل مسأله خانواده و باورهای غیر منطقی با کاهش مشکلات و ناسازگاری زناشویی صورت گرفت. نمونه ای از مردان و زنان متأهل (تعداد= 103؛ 50% مرد) که تاکنون به دادگاه خانواده مراجعه نداشتند، به روش نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه، انتخاب شدند و چهار پرسشنامه ی سازگاری زناشویی، فهرست مشکلات زناشویی، تفکرات غیرمنطقی و حل مسأله خانواده را تکمیل کردند. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین متغیرهای حل مسأله خانواده، باورهای غیرمنطقی، مشکلات زناشویی و ناسازگاری زناشویی روابط معناداری وجود دارد (001/0 p ?). نتایج دو مدل رگرسیون سلسله مراتبی نشان دادند که پس از کنترل اثر جنسیت، سن، تحصیلات، نوع ازدواج، طول دوران عقد، طول ازدواج، تعداد فرزندان، توانایی حل مسأله پیش بینی کننده منفی و باورهای غیرمنطقی پیش بینی کننده ی مثبت در میزان مشکلات و ناسازگاری زناشویی بودند. مطالعه دوم، به مقایسه ی اثربخشی زوج درمانی راه حل- محور و عقلانی- هیجانی -رفتاری در کاهش مشکلات و ناسازگاری زناشویی در زوج های متقاضی طلاق، پرداخت. تعداد 30 زوج در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند و بر روی همه آن ها پیش آزمون-پس آزمون، انجام شد. هم چنین، آزمون پیگیری برای دو گروه آزمایش راه حل-محور و عقلانی-هیجانی-رفتاری، صورت گرفت. تحلیل نتایج نشان داد که زوج درمانی راه حل- محور حل مسأله را در زوج ها افزایش داد و زوج درمانی عقلانی- هیجانی -رفتاری توانست تفکرات غیرمنطقی را در زوج ها کاهش دهد. هم چنین، زوج درمانی راه حل- محور و عقلانی- هیجانی -رفتاری نسبت به گروه کنترل با کاهش مشکلات و ناسازگاری زناشویی در پس آزمون، همراه بودند. در آزمون پیگیری، زوج درمانی راه حل- محور و عقلانی- هیجانی -رفتاری با کاهش نمرات در مشکلات و ناسازگاری زناشویی همراه شدند. مقایسه بین دو رویکرد حاکی از آن بود که نمرات مشکلات زناشویی در زوج درمانی عقلانی-هیجانی-رفتاری کاهش بیش تری نسبت به زوج درمانی راه حل- محور داشتند. در مقایسه ی نمرات سازگاری زناشویی بین دو گروه آزمایش، تفاوت معناداری مشاهده نشد و هر دو گروه توانستند در کاهش ناسازگاری زناشویی، نسبت به گروه کنترل، موثرتر باشند.

بررسی عوامل موثر بر تأخیر در فرزندآوری زنان از زمان ازدواج تا تولد فرزند اول ؛ مطالعه موردی زنان 15-35 ساله ی شهرستان ایلام در سال 1391
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده علوم اجتماعی 1392
  زینب آزادی   محسن ابراهیم پور

با توجه به اهمیت نقش باروری در برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های جمعیتی توجه به این پدیده و عواملی که باعث کاهش و یا افزایش میزان آن می شوند ضروری می باشد، تأخیر در فرزند آوری که یکی از مشخصه های اصلی گذار دوم جمعیتی است یکی از سازوکارهای کاهش باروری و در نهایت کاهش حجم و رشد جمعیت است. امروزه بسیاری از کشورها با پشت سر گذاشتن گذار اول جمعیتی، وارد گذار دوم جمعیتی شده اند که ناظر به تغییراتی در سطح جامعه، باروری و ازدواج از جمله افزایش هم خانگی ها، بالا رفتن سن ازدواج، به تعویق انداختن فرزندآوری، افزایش سقط جنین ارادی، افزایش نسبت فرزندان تک سرپرست و افزایش طلاق می باشد. این پژوهش با تاکید بر نظریه گذار دوم جمعیتی و مرور تئوری های انتخاب عقلانی اقتصادی که فرزند را به عنوان نوعی کالا می نگرند ؛ تئوری های اجتماعی که بر معنا، هویت و فرهنگ تاکید دارند و نظریه های جمعیتی مانند تئوری ترتیبات نهادی، نظریه برابری جنسیتی، تئوری رژیم های جمعیتی به تبیین عوامل موثر بر تأخیر در فرزندآوری زنان از زمان ازدواج تا تولد فرزند اول در بین زنان 35-15 ساله ی شهرستان ایلام می پردازد. داده های مورد نیاز در این تحقیق به روش پیمایشی و با استفاده از رویه پرسشنامه ساختمند، جمع آوری شده است. مشاهدات و یافته های میدانی نماینگر نوعی همگرایی، در افزایش سن مادری، افزایش متوسط سالهای زناشویی بدون فرزند می باشد.براساس یافته های تحقیق، متغیرهای سن مادری و تحصیلات زنان، سن ازدواج ، وضعیت فعالیت و اشتغال زنان، نوع سبک زندگی، تعداد برادر و خواهر ،سطح پایگاه اقتصادی و اجتماعی زوجین، تحصیلات همسر و درآمد ماهیانه خانوار با میزان تأخیر در فرزندآوری زن از زمان ازدواج تا تولد فرزند اول، رابطه معنی داری داشتند همچنین فرضیه های مربوط به رابطه نگرش به هزینه ها و فواید ناشی از داشتن فرزند، تعداد خواهر و برادر همسر با میزان تأخیر در فرزندآوری زنان از زمان ازدواج تا تولد فرزند اول در تحلیل های چندگانه آزمون شدند. بررسی رگرسیون چند متغیره حاکی از این است که چهار متغیر شامل تعداد خواهر و برادر پاسخگو، وضعیت اشتغال پاسخگو، سن ازدواج پاسخگو، میزان تحصیلات پاسخگو، در معادله رگرسیون پیش بینی میزان تأخیر در فرزندآوری زنان از زمان ازدواج تا تولد فرزند اول باقی مانده اند و حدود 42 درصد از کل تغییرات متغیر وابسته توسط مدل تبیین شده است.