نام پژوهشگر: محسن غلامعلیان دهاقانی

زیباو والا از دیدگاه کانت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  محسن غلامعلیان دهاقانی   یوسف شاقول

از آنجا که جزء اساسی نقد قوه ی حکم یعنی نقد قوه ی حکم زیباشناختی همانا نقد ذهن فاعل داوری است پژوهش حاضر بررسی خود را بر روی مبانی و مولفه های ذهنی زیباشناسی کانت متمرکز نموده است. از مهمترین این مبانی می توان به موارد زیر اشاره کرد: 1- مطرح شدن صرف امکان نقد قوه ی حکم با توجه به سه گانی بودن قوای ذهن و قوای شناختی متناظر با آنها. 2- امکان پذیر شدن حکم درباره زیبایی از رهگذر تأمل صرف به عنوان یک حالت ذهنی که در آن قوه ی فهم و متخیله در قوه ی حکم، در یک رابطه ی ذهنی و صرفاً احساسی با یکدیگر برای پیشبرد کارکردشان متقابلاً توافق و هماهنگی دارند، حالتی که در آن عین فقط برای قوه ی حکم غایی تلقی می شود و به همین جهت غایت مندی آن ذهنی در نظر گرفته می شود. 3- ضرورت یافتن نقد قوه ی حکم به عنوان یک جزء نظام فلسفه ی نقدی به دلیل لزوم گذار از شیوه ی اندیشیدن طبق اصول عقل نظری به شیوه ی اندیشیدن مطابق اصول عقل عملی، که به نوبه ی خود از رهگذر یک شیوه ی اندیشیدن یا یک نحوه ی التفات و مواجهه ی ذهن با طبیعت به واسطه ی قوای شناختی به ویژه قوه ی حکم در کارکرد تأملی آن، تحقق می یابد. 4- اصل غایت مندی طبیعت به عنوان اصل استعلایی قوه ی حکم که از دیدگاه کانت همان اصل ذهنی ذوق است. بر اساس همین رویکرد ذهنی کانت به زیباشناسی، زیبا و والا خصلت عینی اعیان محسوب نمی شوند بدین معنا که زیبایی به مثابه امری کاملاً بشری بدون نسبت با احساس ذهن به خودی خود هیچ است و والایی حقیقی نیز نه در هیچ یک از اشیای طبیعت بلکه در ذهن ما قرار دارد مشروط به این که از تفوق خود نسبت به طبیعت درونی و بیرونی آگاه باشیم. افزون بر ذهنی بودن زیبایی داوری درباره ی آن توسط قوه ی ذوق که خود یک قوه ی حکم ذهنی است انجام می گیرد و احساس زیباشناختی (دریافت حسی ذهنی) مبنای ایجابی احکامی که توسط این قوه صادر گردیده در نظر گرفته می شود. از آنجا که چنین احکامی به لحاظ زیباشناختی شخصی هستند یعنی با قطع نظر از هر گونه استدلال نظری و یا اجماع دیگران، مبتنی بر تأمل فاعل داوری بر حالت خاص خویش (لذت یا الم زیباشناختی به عنوان یک حالت ذهنی) می باشند اعتبار کلی آنها یکی از عمده ترین چالشهای زیباشناسی کانت محسوب می شود که از رهگذر استنتاج اصل ذهنی ذوق (در دو سطح فهم و عقل) کلیت و ضرورت ذهنی این احکام توجیه می گردد. غایت مندی ذهنی، تمایز ذهنی بین زیبایی آزاد و صرفاً مقید در مواجهه ی صرفاً زیباشناختی، ایده آل زیبایی به مثابه امری ذهنی و ... برخی از مولفه های ذهنی زیباشناسی کانت هستند که به بررسی و تحلیل آنها پرداخته ایم. همچنین در ارتباط با نظریه ی والا با توجه ضرورت آن به عنوان یک جزء نقد قوه ی حکم زیباشناختی ضمن بررسی وضعیت آن در ساختار صوری نقد قوه ی حکم با تحلیل مثالهای کانت و با توجه به نمایش استعلایی نظریه ی والا در زیباشناسی وی، این موضوع تبیین خواهد شد که فقدان صورت لزوماً نمی تواند به عنوان یگانه مبنای تعیین کننده ی آنچه که والا می نامیم در نظر گرفته شود بلکه در ارتباط با والای ریاضی علاوه بر فقدان صورت، کیفیت احساس لذت از والا و در ارتباط با والای پویا صرفاً کیفیت مذکور باید مد نظر قرار بگیرد. غایت مندی ذهنی جنبش ذهن به عنوان مبنای تقسیم بندی والا، غایت مندی ذهنی والای ریاضی و پویا و کلیت و ضرورت ذهنی حکم درباره ی والایی بر اساس اصل ذهنی پیشینی حاکم بر حکم درباره ی والا، یعنی کارکرد غایی طبیعت برای تعین فوق محسوس ما، برخی دیگر از مولفه های رویکرد ذهنی زیباشناسی کانت در ارتباط با نظریه ی والا هستند که به بررسی و تحلیل آنها پرداخته ایم. واژگان کلیدی: تأمل صرف یا تأمل زیباشناختی، ذوق حسی، ذوق تأملی، گذار، بازی آزاد قوای شناختی، دقیقه ی زیباشناختی، مواجهه ی صرفاً زیباشناختی، زیبایی آزاد، زیبایی صرفاً مقید، ایده آل زیبایی، اید ه ی زیباشناختی، غایت مندی ذهنی، والای ریاضی ، والای پویا .