نام پژوهشگر: رحمن قادری

بررسی وضعیت اجتماعی تصوف در دوره غزنوی با تاکید بر روابط آن با دولت غزنوی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم انسانی و اجتماعی 1391
  رحمن قادری   فاطمه اروجی

با همه نامهربانی که توسط حکومت و عوامل آنها بر علیه تصوف صورت می گرفت روز به روز برپیروان تصوف افزوده می شد.در دوره غزنویان نیز مانند هر دوره دیگر تاریخی تصوف دارای پیروان و دشمنانی بود. دشمنان تصوف در این دوره بیشترفقها و علمای سایر مذاهب دوره غزنویان،بودند که به دلیل رشد وگسترش روز افزون تصوف در این دوره جایگاه خود را در خطر می دیدند به همین دلیل بر ضد تصوف توطئه می کردند و سعی داشتند حکومت غزنوی را از قدرت اجتماعی و سیاسی تصوف بترسانند. البته ارتباط دولت غزنویان با تصوف همچون ارتباط با سایر فرقه های مذهبی دیگر این دوره بود یعنی تا زمانی که از جانب تصوف خطری احساس نمی کردند با احترام نسبت به آنان رفتار می کردند. تصوف در دوره غزنویان با همه گرفتاری و مشکلاتی که داشت نفوذ زیادی در جامعه داشت وپیروان زیادی در جامعه خراسان آن دوره داشت. برای اثبات این مدعا می توان به وجود خانقاه های زیادی که در اکثر نقاط خراسان وجود داشت اشاره نمود. هریک از بزرگان تصوف در این دوره دارای خانقاه بودند که مریدان آنان در آنجا جمع می شدند. این خانقاه ها به رشد و گسترش تصوف در دوره غزنویان بسیار کمک کردند. مکتب تصوف خراسان دارای خصوصیات مختص به خود بود که آن را از سایر مکاتب تصوف سایر مناطق جدا می کرد که از خصوصیات برجسته آن می توان به حضور سیاسی واجتماعی تصوف درجامعه، آمیختگی تصوف با عیاری وجوانمردی(فتوت)، نظام خانقاهی وآداب ومقرارت آن، رواج سماع در برنامه های خانقاه، استفاده از شعر فارسی ورواج ادبیات تصوف، سیاست صلح جویی وتساهل وتسامح، ارتباط بین شیخ ومرید وهمچنین ارتباط شیوخ تصوف با حکومت اشاره کرد.