نام پژوهشگر: سمیرا سعیدی

بررسی تطبیقی جرایم افترا و نشر اکاذیب در فقه جزایی و حقوق موضوعه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1390
  سمیرا سعیدی   ناصر قاسمی

جرایمی که تهدید،علیه تمامیت معنوی اشخاص می باشند در قانون مجازات اسلامی تحت عناوین افترا ،نشر اکاذیب ،قذف،تهمت و...مورد بررسی قرار گرفته اند. جرم افترا موضوع ماده 697 قانون مجازات اسلامی مقید به وسیله است اما نوع وسیله از اهمیت برخوردار نمی باشد.لذا با کاریکاتور یا نقاشی و...هم می توان نسبت دهنده بود. اما لازم است موضوع انتسابی مطابق قانون جرم باشد و نسبت دهنده ،صراحت در انتساب داشته باشد و انتشار امر یکی دیگر از شرایط تحقق بزه است پس لازم است ،عده ای که عنوان مجمع بر آنها صدق کند از موضوع مطلع باشند .همچنین برای مفتری محسوب شدن نیاز به سوءنیت خاص نیست و در صورت جمع شرایط فوق و عدم اثبات جرم استنادی از سوی نسبت دهنده، شخص مفتری محسوب می شود.اما در ماده 698 ق.م.ا که جرم نشر اکاذیب تعریف شده انتساب عمل مجرمانه لازم نیست بلکه کذب بودن محتوای اظهار به شرطی که قابلیت اضرار به غیر داشته باشد یکی از شرایط تحقق بزه است این جرم از جرایم مطلق است و نیازی به وقوع نتیجه نیست اما برخلاف افترا سوءنیت خاص یعنی قصد اضرار به غیر لازم است. بطور کلی در افترا بار دلیل در صحت اسناد به عهده متهم است.اما در نشر اکاذیب بار دلیل در اثبات دروغ بودن اسناد،به عهده مقام تعقیب و شاکی است .از مصادیق این جرایم در فقه قذف و کذب است که مهمترین قسمت آن در آیه 19 از سوره مبارکه نور در مورد قذف و تهمت زنا به زنان پاکدامن است.که با توجه به حساسیت این موضوع در جامعه اسلامی و اهمیت عفت زنان تفاسیر متعددی در این زمینه وجود دارد.آیات دیگری از قران کریم از جمله آیه شریفه 105 از سوره نحل و 18 از سوره هود و...به بررسی این جرایم در شرع مقدس پرداخته و برای مرتکبین مجازات مقرر شده است.

بیداری اسلامی و تحول در اندیشه سیاسی اهل سنت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم اداری و اقتصاد 1392
  سمیرا سعیدی   علی علی حسینی

تحلیل تحولات مربوط به بیداری اسلامی از منظر های مختلفی می تواند صورت بگیرد. رساله حاضر درصدداست تا از منظر اندیشه سیاسی و با رویکرد روش شناسی بازتابی به ارزیابی این تحولات و نسبت آن با اندیشه سیاسی اهل سنت اقدام نماید. با توجه به یکسری شاخص ها و ویژگی های بنیادین اهل سنت، علی القاعده هیچ یک از انقلاب ها و تحولاتی که در کشور های اسلامی رخ داده، محقق نمی شد.از این رو به نظرمی رسد، تحولات اخیر در این کشور ها حکایت از تحولی در اندیشه های اهل سنت دارد. سنتز و تعامل میان وجوه سوبژکتیو و ابژکتیو در رویکرد روش شناختی رفلکسیو ما را به این دیدگاه رهنمون می کند که؛ تحولات اخیر در قالب بیداری اسلامی زمینه تحول در اندیشه سیاسی اهل سنت را فراهم کرد و متقابلاً اندیشه سیاسی جدید اهل سنت نیز مقوّم شکل گیری و تداوم بیداری اسلامی شد. پیامد نهایی این تحول؛ همگرایی دو تفکر اهل سنت و شیعه را نوید می دهد.