نام پژوهشگر: معصومه آشتیانی زاد

مطالعه اشتراک معانی در نظام تولید برنامه های مشاوره سیما (بخش های مشاوره "سیمای خانواده" و "به خانه بر می گردیم" در سال 1389)
پایان نامه سایر - دانشکده صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران 1390
  معصومه آشتیانی زاد   رضا پورحسین

پیامهای ارتباطی در رسانه می توانند توسط گروههای مختلف اجتماعی و فرهنگی به طرق متفاوت(بسته به هدف و منظور تولید کنندگان آن پیام ها) بازخوانده یا رمزگشایی شوند. هر اندازه که رسانه به بهترین شکل به کار گرفته شود، منافع و فواید آن در زمینه کمک به رشد صحیح افراد و سازگاری او با محیط، و تحول و پیشرفت جامعه به سوی کمال مطلوب، موثرتر خواهد بود. در تحقیق حاضر برای مطالعه اشتراک معانی نظام تولید برنامه های مشاوره از روش کیفی بهره گرفته شده است. تحقیق کیفی سنت تحقیق تفسیری است و با تمرکز بر روی گروه کوچکی از جمعیت و تاکید بر مشاهده عمیق در موقعیت طبیعی، بدنبال کشف رویدادها و فهم همبستگی های تمام عوامل موجود در رویداد میباشد. هدف این تحقیق در شکل تبیینی آن شناسایی و تحلیل مقوله ها و معانی است که از دیدگاه عوامل تولید، در نظام تولید برنامه های مشاوره سیما موثرند و در شکل توصیفی آن مستند سازی روند سیاست گذاری تا برنامه سازی در این برنامه ها میباشد. براساس این روش، از دو طریق مراجعه به اسناد و مدارک سازمان و مصاحبه های عمقی با 15 نفر از مدیران و دست اندرکاران، به جمع آوری اطلاعات اقدام شده است. ادبیات موضوعی این تحقیق تلفیق چند تئوری و رویکرد از مطالعات انتقادی ارتباطات و مطالعات فرهنگی است. تئوری های استفاده شده تئوری های ایدئولوژی، هژمونی، قدرت، اقتصاد سیاسی و... است. استنتاج پژوهش آشکار می سازد که چگونه ناهماهنگی ها و عدم اشتراک معنا در مقوله های اصلی تولید، چالش هایی را برای دست اندرکاران تولید فراهم ساخته است. به طور کلی عدم وجود سیاست های خرد کاربردی و ویرایش های عوامل اجرایی بر سیاستهای کلان، موجب گردیده تا سیاستهای غیر شفاف و مبهم، جایگزین سیاستهای مدون سازمانی گردد. بنابراین فقدان راهنماهای عملی و کاربردی مهمترین مسئله سیاستگذاری در این حوزه است که بر برداشت جمعی مشترک تاثیر میگذارد. به عبارت دیگر فقدان قوانین در زمینه های اجرایی، پراکنش اعمال سلیقه را از کلیات تا موارد جزئی تشدید می کند. از طرف دیگر فقدان هماهنگی عوامل تولید در سیر برنامه سازی موجب می گردد دست اندرکاران تولید از چرخه تعاملی درون گروهی خود دور مانده و در نتیجه تفاوت ادراکی در رویکرد های برنامه سازی بوجود آید. فقدان پژوهش و حذف وجودی آن در سیاستهای مالی شبکه، وعدم وجود سیاستهای شفاف در رابطه با خطوط قرمز، که باعث بروز پدیده خودسانسوری در عوامل شده، از دیگر ناهماهنگیهای نظام تولید این دو برنامه می باشد.