نام پژوهشگر: مهسا تقدس

بررسی رابطه بین ابعاد کمال گرایی و راهبردهای شناختی تنظیم عواطف در دانشجویان دانشگاه شیراز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1390
  مهسا تقدس   فریده یوسفی

هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین ابعاد کمال گرایی و راهبردهای شناختی تنظیم عواطف در دانشجویان دانشگاه شیراز بود. شرکت کنندگان شامل 236 دانشجو (114 دختر و 122 پسر)دوره کارشناسی دانشکده های دانشگاه شیراز بودند که مقیاس کمال گرایی چند بعدی فراست (1990) (fmps) و مقیاس تنظیم شناختی عواطف گارنفسکی و همکاران (2001) (cerq) را تکمیل نمودند. از ضریب آلفای کرونباخ جهت بررسی پایایی، و از روش تحلیل گویه (همبستگی بین گویه با نمره کل بعد مربوط به آن و نیز همبستگی بین ابعاد و نمره کل مقیاس) جهت بررسی روایی استفاده شد. یافته ها حاکی از پایایی و روایی مطلوب ابزارها بود. داده های پژوهش نیز توسط روش آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند گانه به شیوه همزمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان دادند که افراد کمال گرای مثبت در برخورد با رویداد ناگوار بیشتر از راهبردهای مثبت نظیر توجه مجدد به برنامه ریزی، بازارزیابی مثبت، توجه مثبت مجدد، پذیرش و در جای حقیقی خود قرار دادن استفاده می کنند، در حالی که افراد کمال گرای منفی بیشتر از راهبردهای منفی شناختی تنظیم عواطف نظیر مصیبت بارتلقی کردن، مقصر دانستن دیگران و نشخوار فکری، به جز راهبرد مقصر دانستن خود استفاده می نمایند. همچنین، کمال گرایی مثبت و منفی به ترتیب توانستند راهبردهای شناختی تنظیم عواطف مثبت و منفی را پیش بینی کنند. براساس یافته های حاضر می توان نتیجه گرفت، ابعاد کمال گرایی نقش مهمی در انتخاب راهبردهای شناختی تنظیم عواطف ایفا می کنند و نوع راهبردهای مورد استفاده افراد متناسب با این ابعاد می باشد.از ابتدای علم روانشناسی، عواطف مورد توجه بسیاری از روانشناسان از جمله جیمز، فروید و داروین بوده است (آمستادر ، 2008). عواطف از پدیده های روانی، رفتاری و فیزیولوژیکی زندگی به شمار می آیند که باعث سازگاری افراد با محیط می شوند یا می توان آن ها را انعکاسی از احساسات افراد تلقی کرد که خود را در گفتار و رفتار نمایان می کنند . در پژوهش حاضر، به راهبردهای شناختی تنظیم عواطف که بخشی از تنظیم عواطف به طورکلی است پرداخته می شود. تنظیم شناختی عواطف به راه های شناختی و افکاری گفته می شود که به افراد کمک می کند تا عواطف خود را بعد از تجربه حوادث تنش زا مدیریت کنند (گارنفسکی و کرایج، 2006). براساس مطالعات قبلی راهبردهای شناختی تنظیم عواطف شامل 9 راهبرد متفاوت است که افراد به هنگام تجربه رخدادهای تهدیدآمیز یا تنش زای زندگی قبل از آن که واقعاً کاری انجام دهند به لحاظ شناختی از این راهبردها استفاده می کنند (اتن، کرایج و گارنفسکی ، 2005). این راهبردهای مهم و برجسته عبارتند از: 1- مقصر دانستن خود 2- مقصر دانستن دیگران 3- پذیرش 4- توجه مجدد به برنامه ریزی 5- باز ارزیابی مثبت 6- توجه مثبت مجدد 7- در جای حقیقی خود قراردادن 8- مصیبت بار تلقی کردن 9- تمرکز بر تفکریا نشخوار فکری. اگر شخصیت را به عنوان ترکیبی از اعمال، افکار، هیجانات و انگیزش های فرد بدانیم، مولفه های سازنده شخصیت ممکن است در افراد متفاوت باشند. از سوی دیگر، امکان دارد این مولفه ها به طرق مختلفی ترکیب شده باشند، بطوری که الگوهای شخصیتی متفاوتی را بوجود آورند. بسیاری از محققان معتقدند وجود تفاوت های فردی و ویژگی های شخصیتی باعث واکنش های متفاوتی به موقعیت های استرس زا خواهد شد که یکی از ویژگی های شخصیتی، کمال گرایی می باشد.نخستین بار هاماچک (1978) در تعریف خود دو بعد برای کمال گرایی مطرح کرد. او معتقد بود دو نوع کمال گرایی بهنجار و نابهنجار وجود دارد (اروزکان، کاراکاس، اتا و آیبرک ، 2011). کمال گرایی بهنجار شامل مجموعه ای از انتظارات منطقی و واقعی می باشد که طی آن افراد تمایل به پیشرفت داشته و مشتاقانه به دنبال رسیدن به اهداف هستنداز طرف دیگر، کمال گرایی نابهنجار شامل تلاش جهت دست یابی به استانداردهای بالا و غیرمنطقی در هر شرایطی و تلاش بسیار برای جلوگیری از شکست انجام می گیرد (اروزکان و همکاران، 2011). به طور کلی یافته ها نشان می دهند، افراد با ویژگی کمال گرایی مثبت قادر به انتخاب راهبردهای مثبت شناختی تنظیم عواطف هستند، در صورتی که افراد با خصوصیت کمال گرایی منفی از راهبردهای منفی بیشتری استفاده می کنند.