نام پژوهشگر: امیر هوشنگ فلاح راد

بررسی و مقایسه ی سه روش درمان اندومتریت در گاوهای شیری پس از زایمان و مقایسه ی نتایج با استفاده از cytobrushing
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده دامپزشکی 1389
  سینا کشاورز   امیر هوشنگ فلاح راد

چکیده: بررسی و مقایسه ی سه روش درمان اندومتریت در گاوهای شیری پس از زایمان و مقایسه ی نتایج با استفاده از cytobrushing هدف از مطالعه ی حاضر مقایسه ی بالینی و سیتولوژیکی تأثیر تجویز عضلانی سفتیوفور سدیم، کلوپروستنول و تزریق زیر جلدی ترانکرون در درمان گاوهای شیری مبتلا به اندومتریت بالینی بین روزهای 21 تا 33 پس از زایش بوده است. تعریف اندومتریت بر اساس حضور ترشحات رحمی چرکی، قطر گردن رحم بزرگ تر از 5/7 سانتی متر و یا حضور ترشحات موکوسی چرکی بعد از روز 26 پس از زایش بود. 80 رأس گاو شیری مبتلا به اندومتریت بالینی در 3 فارم بزرگ به طور تصادفی در داخل گله ها به چهار گروه تقسیم شدند. گاوهای گروه اول 1 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن سفتیوفور (اکسنل) به صورت عضلانی به مدت 3 روز متوالی، گروه دوم 500 میکروگرم کلوپروستنول (استروپلن) عضلانی در دو مرحله به فاصله ی 14 روز و گروه سوم 10 میلی گرم ترانکرون زیر جلدی در دو مرحله به فاصله ی 10 روز دریافت کردند و یک گروه هم بدون درمان به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شد. بعلاوه گاوهای گروه های سفتیوفور و ترانکرون، 7 روز پس از آخرین درمان، 500 میکروگرم کلوپروستنول نیز دریافت کردند. همچنین تمامی گاوها یک بار قبل از شروع درمان و یک بار هم بعد از پایان آن، به وسیله ی سایتوبراش نمونه برداری شدند. تعریف سیتولوژیک اندومتریت با حضور بیش از 8 درصد نوتروفیل در نمونه های سیتولوژی اخذ شده بود. گاوهای درمان شده در گروه های مختلف، پاسخ مناسبی به درمان دادند، اما پاسخ به درمان با ترانکرون به طور معناداری بهتر از درمان با سفتیوفور بود. تجویز کلوپروستنول به طور معناداری موجب کاهش درصد نوتروفیل ها در نمونه های سیتولوژیکی گاوها پس از درمان شد، اما تأثیر معناداری در بهبود علائم بالینی نداشت. سفتیوفور از نظربالینی و سیتولوژیک، اثر معناداری بر روند بهبود علائم گاوهای مبتلا به اندومتریت بالینی نداشت. درمان توسط ترانکرون به طور معناداری موجب بهبود علائم بالینی و کاهش نوتروفیل ها در نمونه های سیتولوژیکی بین روزهای 21 تا 33 پس از زایش در مقایسه با گاوهای گروه شاهد و نیز سایر گروه های درمانی گردید. بنابراین درمان اندومتریت در گاوها با تجویز سیستمیک ترانکرون می تواند به عنوان جایگزین مناسب و موثری در مقایسه با روش های سنتی و رایج باشد. کلمات کلیدی: اندومتریت پس از زایش، سیتولوژی بوسیله سایتوبراش، ترانکرون، سفتیوفور، پروستاگلندین، گاو شیری.

تشخیص نرخ وقوع باکتریهای a. pyogenes, e.coli, p. melaninogenicus,و f. necrophorum در آندومتریت بالینی گاو به روش نمونه گیری از بدنه رحم با سیتوبراش و ارزیابی رابطه میزان آلودگی با سیتولوژی نمونه های اخذ شده از بدنه رحم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده دامپزشکی 1390
  آرش نجفی   امیر هوشنگ فلاح راد

هدف از این طرح تعیین نرخ وقوع باکتری های عمده ایجاد کننده آندومتریت در گاو هایی بود که 20 الی 35 روز از زایمان آنان گذشته. این مطالعه در 3 گله صنعتی گاو هولشتاین در استان خراسان رضوی انجام شد. اندازه رحم، قطر گردن رحم و اوس خارجی ثبت میشد. با استفاده از سایتوبراش میزان التهاب آندومتر با شمارش درصد نوتروفیل ها تعیین زده می شد و جنس و گونه باکتریها مشخص نیز می گردید. تجزیه وتحلیل آماری بوسیله نرم افزارspss,version 16 انجام شد. از مجموع گاو هایی که در پژوهش شرکت داشتند از 36 مورد از آنها باکتری جدا گردید و از 27 مورد آنها باکتری جدا نشد. در نمونه ها شایع ترین باکتری streptococcus bovis بود و سایر باکتری ها از نظر وقوع به ترتیب bacillus ، pyogenes a. ، e coli،staph. chromogenes ، f. necrophorum و acinetobacterبودند. در این پژوهش میانگین %pmn نمونه ها 28.9% بوده و بیشترین میزان pmn 92% و کمترین میزان 1% بود. فاصله تا اولین تلقیح در گاوهایی که از آنها باکتری جدا شده بود به صورت معنی داری بیشتر از گاوهایی بود که از آنها باکتری جدا نشده بود(0.05>p). بزرگی اوس ، اندازه گردن رحم و اندازه رحم بر فاصله تا اولین تلقیح اثر معنی داری نداشت (0.05<p). میزان pmn تحت تاثیر وضعیت رحم، وضعیت اوس خارجی و وضعیت گردن نبود (0.05<p). میزان pmn تحت تاثیر جدا شدن یا نشدن باکتری از رحم نبود (0.05<p). میزان pmn تحت تاثیر نوع باکتری جدا شده نبود (0.05<p). روزهای باز در گاوهایی که از آنها باکتری جدا شده بود تفاوتی با گاوهایی که از آنها باکتری جدا نشده بود نداشت (0.05<p). بزرگی اوس خارجی، تغییر pmn% و اندازه گردن بر روزهای باز اثر معنی داری نداشت (0.05<p).