مدیریت دانش برای موفقیت دولتها به هنگام ظهور دولت الکترونیکی ضروری است. از آنجا که فعالیتهای دولتی همگی به سمت تحت وب بودن می روند، چالش پیش روی دولتها، ارائه خدمات با کیفیت برای نیاز عمومی جامعه است. در واقع درک اینکه چگونه دولتها می توانند برنامه های مدیریت دانش را به گونه ای پیاده سازی کنند که به آنها در به دست آوردن رضایت مشتریان و رفع انتظارات آنها کمک کند مهم است. اما در مطالعات صورت گرفته راجع به دولت الکترونیکی و حکمرانی الکترونیکی، بسیار اندک دیده شده که رویکرد دانشی و مدیریت دانش وجود داشته باشد. هدف از این پژوهش بررسی حکمرانی الکترونیکی و مدیریت دانش و در نهایت ارائه چارچوبی برای تاثیری که مدیریت دانش می تواند بر ابعاد حکمرانی الکترونیکی داشته باشد است، به گونه ای که زمینه های لازم برای ارتقاء و پیشبرد حکمرانی الکترونیکی از طریق تاثیر مدیریت دانش صورت بگیرد. در این پژوهش ابتدا مفاهیم حکمرانی، حکمرانی الکترونیکی، ابعاد حکمرانی الکترونیکی و سپس مدیریت دانش و نقش آن را در بخش عمومی مورد بررسی قرار داده ایم. سپس از طریق این ادبیات، مدیریت دانش در سطح ملی را به سه بعد اهداف، کارکردها و ابزارها دسته بندی کرده و مولفه های مربوط به هر یک از آنها را مشخص کردیم. درادامه تاثیر این ابعاد بر ابعاد حکمرانی الکترونیکی از طریق تحلیل های آماری تبیین شد. اجزای این چارچوب درقالب فرضیه های تحقیق با نظر سنجی از خبرگان آزمون شده و مورد تائید قرار گرفته اند.