چکیده هدف تحقیق حاضر اثربخشی تاثیر روش دریافت مفهوم بر عملکرد تحصیلی و انگیزه پیشرفت دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهر سراوان در درس علوم تجربی می باشد طرح این پژوهش یک روش نیمه تجربی از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل است. جامعه این پژوهش شامل 980 دانش آموز پسر و 1080 دانش آموز دختر پنجم ابتدایی شهرستان سراوان می باشد که این تعداد دانش آموز در 14 مدرسه پسرانه و 14 مدرسه دخترانه در حال تحصیل می باشند.روش نمونه گیری این تحقیق خوشه ایی است بدین صورت که از بین تمامی مدارس به صورت تصادفی ساده دو مدرسه دخترانه و دو مدرسه پسرانه انتخاب و سپس از بین کلاس ها دو کلاس پسر و دختر را به عنوان گروه آزمایش و دو کلاس پسر و دختر را به عنوان گروه کنترل انتخاب می کنیم. حجم نمونه ی ما عبارت است از چهار کلاس 20 نفره که مجموع تعداد دانش آموزان آن نیز 80 نفر می باشد. ابزار اندازه گیری در این تحقیق شامل پرسش نامه عملکرد تحصیلی ( ept) و آزمون انگیزه پیشرفت تحصیلی هرمنس می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده می شود که در سطح آمار استنباطی از تحلیل کوواریانس استفاده شده است . که نتایج پس از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد روش تدریس دریافت مفهوم بر عملکرد تحصیلی و انگیزه پیشرفت تاثیر دارد ضمن اینکه روش تدریس دریافت مفهوم بر ابعاد عملکرد تحصیلی (خودکارآمدی، تأثیرات هیجانی، برنامه ریزی و انگیزش پیامد) دانش آموزان تاثیر دارد. کلید واژه ها : روش دریافت مفهوم ، عملکرد تحصیلی ،انگیزه پیشرفت

آموزش و بهسازی منابع انسانی، نوعی سرمایه گذاری مفید و یک عامل کلیدی در توانمندسازی محسوب می شود که اگر به درستی و شایستگی برنامه ریزی و اجرا شود، می تواند بازده اقتصادی قابل ملاحظه ای داشته باشد. در این راستا، تحقیق حاضر با هدف اثربخشی آموزش های ترویج کشاورزی در توانمندسازی نخل کاران کاران انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق 1100 نفر از نخل کاران آموزش دیده شهرستان سراوان استان سیستان و بلوچستان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی، تعداد 280 نفر نخل کار با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه که پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ تأیید گردید استفاده شد و داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که رابطه معنی داری بین متغیرهای میزان شرکت در مراحل مختلف هر دوره، میزان تحصیلات، میزان رضایت از دوره های برگزار شده و تعداد دوره های شرکت داشته و توانمندسازی نخل کاران وجود دارد. نتایج رگرسیون نشان داد چهار متغیر میزان شرکت در دوره ها، میزان رضایت از دوره های آموزشی ترویجی، تعداد دوره های شرکت داشته و میزان تحصیلات 4/63 درصد از تغییرات متغییر وابسته میزات توانمندسازی نخل کاران را تبیین می کنند. نتیجه می گیریم هر چه نخل کاران از سواد بیشتر بر خوردار باشند و در تعداد بیشتری از دوره ها شرکت و همکاری بیشتری در دوره ها داشته باشند به میزان بیشتری از آموزش ها بهره برده و توانمندتر می شوند.