نام پژوهشگر: زهرا تشکری

نظریه اخلاقی ویتگنشتاین متقدم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1390
  زهرا تشکری   محمدحسین مهدوی نژاد

در فصل اول میان دو نوع تفسیر تراکتاتوس تمایز قایل شدم و تفاوت تفسیر پوزیتیویستی با تفسیر اخلاقی را توضیح داده ام. بنا بر تفسیر پوزیتیویستی و حلقه وینی تراکتاتوس کتابی است در توجیه پوزیتیویسم و دعوتی است به تجربه گرایی، طرد متافیزیک و دیگر تأملات فلسفی در هستی شناسی و اخلاق و اینکه در یک کلام، علمی اندیشی را جایگزین کاوش های نظری و مغالطی قرار دهیم البته با نظر در منطقِ زبان و تمییز کلامِ معنی دار از بی معنا. اما بنا بر تفسیر اخلاقی، تراکتاتوس از مضمونی عرفانی و اخلاقی برخوردار است که از نظر ویتگنشتاین متقدم در مقوله ناگفتنی ها، نشان دادنی ها و سکوت کردنی هاست. بنا بر تفسیر پوزیتویستی، راه بر توجه به اخلاق و گزاره های اخلاقی بسته می شود در حالیکه تفسیر دوم نه تنها از اهمیت توجه به اخلاق در تراکتاتوس خبر می دهد بلکه تنها هدف ویتگنشتاین متقدم از نگارش آن کتاب را طرح نظریه ای در اخلاق قلمداد می کند. در فصل دوم توضیح داده شده است که در تفسیر اخلاقی تراکتاتوس مبنا و مقدمه اساسی ای که ویتگنشتاین در میان می نهد تمایز بین «گفتنی» و «نشان دادنی» است و هدف او نشان دادنی خواندنِ اخلاق است و در ادامه این فصل به یکی از موارد نشان دادنی یعنی «منطق» اشاره می شود. در فصل سوم به بحث درباره نظریه اخلاقی ویتگنشتاین پرداخته شده اینکه اخلاق ناگفتنی، مهمل (ورای زبان است)، درباره ارزش مطلق، متعالی، رازآلود و تعریف ناپذیر است. به علاوه اخلاق نشان دادنی است (از روی بیانِ واضحِ امر گفتنی و در هنر و اعمال خود را نشان می دهد). نکته مهم این است که ویتگنشتاین از اخلاقی زیستن نیز سخن گفته است از نظر او اخلاقی زیستن یعنی «دید کلی و ضروری داشتن از امور» و «توافق با اراده الهی» که احساس ایمنی مطلق، نترسیدن از مرگ و زندگی در حال (رسیدن به جاودانگی) و بی اعتنایی به دنیا را به ارمغان می آورد. فصل چهارم به تحلیل فلسفی نظریه اخلاقی ویتگنشتاین متقدم اختصاص داده شده و اینکه نگاه متعارف و غالب به نظریه اخلاقی ویتگنشتاین متقدم ناواقع گرا و ناشناخت گرایی است در حالیکه به نظر می رسد شارحانی متفاوت از این تفسیر مانند آیریس مُرداک زمینه ساز قرائت نوینی از این نظریه اخلاقی است.