نام پژوهشگر: مریم جمعدار

بررسی مردم شناختی شیوه های نگهداری از سالمندان در 30 سال گذشته در شهر کرج (مورد مطالعه 7 مورد از خانه های سالمندان دارای مجوز از سازمان بهزیستی)
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده علوم اجتماعی 1391
  مریم جمعدار   عسگری نوری

در این رساله سعی شده است سیر تغییر و منظور در جایگاه و منزلت سالمندان و نحوه نگهداری از آنان در طی 30 سال، مورد بررسی قرار گرفته و به دلایل تنزل جایگاه سالمندان در بین اعضای خانواده و جامعه، از دیدگاه مردم شناسی در جامعه نمونه 7 مورد از خا نه های سالمندان شهرکرج بپردازد. روش مطالعه در این پژوهش بهره گیری از جمع آوری و مطالعه اسناد و مدارک تاریخی و به خصوص مطالعه و انجام مشاهده میدانی همراه با استفاده از تکنیک های تکمیلی مصاحبه، صدابرداری، مشاهده همراه با مشارکت و پرسشنامه بوده است.و از ابزارهای فنی نظیر دوربین عکاسی و هم چنین بررسی عکس ها و تصاویر برجای مانده، کاغذ و قلم مورد استفاده قرار گرفته است. گذر از جامعه سنتی به جامعه صنعتی و درپی آن تغییرات اقتصادی-اجتماعی و پیشرفت علوم پزشکی، موجب کاهش مرگ ومیر و افزایش طول عمر وامید به زندگی طی قرون اخیر گردیده است. که در نهایت منجر به رشد جمعیت سالمندان و سالخورده شدن جمعیت گردیده است. موقعیت و جایگاه آنان به ویژه در شهرهای بزرگ در مقایسه با گذشته تضعیف شده و الزامات جوامع امروزی(زندگی ماشینی) سالمندان و خانواده آنان را با مشکلاتی مواجه ساخته است. در جوامع سنتی، سالمندان نقش حکمیت و ریش سفیدی را داشته اند و دارای جایگاه قدرت و از اعتبار اجتماعی برخوردار بوده اند. و با این ابزارها برای خود منزلت و پایگاه اجتماعی داشته و ایفای نقش های کلیدی در خانواده و جامعه را دارا بودند. الزامات زندگی ماشینی و صنعتی چون؛ سست شدن و تضعیف نقش سنت ها، کاهش حجم خانواده و هسته ای شدن آن، اشتغال زنان و شکاف نسل ها و ایجاد فاصله بین سالمندان و فرزندان و نوه هایشان و تغییر در معماری و فضای منازل مسکونی به عنوان مهم ترین علل کاهش جایگاه سالمندان در جوامع جدید شمرده می شود. اما باتوجه به کاهش اقتدار و منزلت سالمندان در جوامع جدید و تغییر نقش و کارکرد آنها عامه مردم هنوز به حضور پررنگ سالمندان در صحن و سرای خانه، و اینکه حضورش رونق بخش و برکت زندگی است واعتقاد دارند. جامعه ما اگر چه از نظر مادی پیشرفت داشته است، اما دچار تاخر معنوی شده و سپردن سالمندان به مراکز نگهداری را جزء ارزش های جامعه نمی دانند و این نهاد عاریه(خانه سالمندان) با فرهنگ کشورمان تطبیق ندارد. در جامعه ما اکثر خانواده ها سنتی هستند و در تصمیم گیری جهت سپردن سالمند به خانه سالمندان با مشکل مواجه می شوند و در نهایت خانواده باکوله باری از گناه و فشار روحی و روانی و بدون اینکه اطرافیان و بستگان متوجه این امر شوند، سالمند را به خانه سالمندان روانه می کنند. هرچند آغوش گرم و صمیمی خانواده فضای مناسبی برای نگهداری و زیست سالمند می باشد، اما باتوجه به الزامات جامعه صنعتی و ماشینی وتغییر در نظام خانواده و کارکردهای آن از گسترده به هسته ای، شرایط را به سوی نگهداری از سالخوردگان در مراکز سالمندان سوق داده است.