نام پژوهشگر: اصغر مقدم زاده

بررسی میزان اثر بخشی الگوهای طراحی آموزشی سیستمی و ساختن گرایی بایکدیگر و با روش متداول دریادگیری ، یادداری دانش آموزان دوم راهنمایی در درس علوم تجربی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  اصغر مقدم زاده   داریوش نوروزی

تئوری های طراحی آموزشی ، رویکرد های مختلفی را تجربه کرده اند از مهم ترین این رویکرد ها در طراحی آموزشی می توان به رویکرد سیستمی و غیر سیستمی (ساختن گرایی ) اشاره کرد که مدل های مختلفی از این رویکرد ها به وجود آمده است . که پژوهش حاضر برآن است تا تاثیر هر یک از این رویکرد ها را با روش مرسوم بر یادگیری و یادداری مقایسه کند به همین خاطر از رویکرد سیستمی الگوی کمپ و از رویکرد ساختن گرایی مدل محیط های یادگیری جاناسن به طور نمونه انتخاب شد جامعه آماری پژوهش ، تمام دانش آموزان پایه دوم راهنمایی شهرستان بناب در سال تحصیلی 91-90 بود و نمونه آماری 59 نفر از دانش آموزان به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد و در سه گروه گواه ، آزمایشی یک و آزمایشی دو که به ترتیب با روش های مرسوم الگوی طراحی کمپ و الگوی طراحی جاناسن ، آموزش برای انها ارائه شد برای هر سه گروه پیش آزمون ، پس آزمون و آزمون یادداری اجرا شد و پس از اجرا جمع آوری و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کواریانس انجام شد و نتایج زیر به دست آمد 1. تاثیر طراحی آموزشی مبتنی بر ساختن گرایی بر یادگیری دانش آموزان بیشتر از روش مرسوم است 2. تاثیر طراحی آموزشی مبتنی بر ساختن گرایی بر یادداری دانش آموزان بیشتر از روش مرسوم است 3. تاثیر طراحی آموزشی مبتنی بر کمپ بر یادگیری دانش آموزان بیشتر از روش مرسوم است 4. تاثیر طراحی آموزشی مبتنی بر کمپ بر یادداری دانش آموزان بیشتر از روش مرسوم است 5. تاثیر طراحی آموزشی مبتنی بر ساختن گرایی بر یادداری دانش آموزان بیشتر از الگوی کمپ است 6. تفاوت معنا داری در یادگیری بین الگوی کمپ و مدل جاناسن در بین دانش آموزان وجود ندارد