نام پژوهشگر: نسیم صابری

پتانسیل کانی های سنگین ماسه های ساحلی استان مازندران
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود - پژوهشکده علوم زمین 1390
  نسیم صابری   عبدالرضا جعفریان

چکیده: منطقه مورد مطالعه که جزء پاراتتیس خاوری است شامل بخش جنوبی دریای خزر می باشد که سواحل و نوار جنوب خزر از فریدونکنار تا رامسر را در بر می گیرد. از نظر ساخت های رسوبی به طور محلی ریپل مارک های موجی و متقاطع و سواش مارک در سطح ماسه های ساحلی دیده شد که از ساختارهای مربوط به سواحل هستند. هدف از انجام این تحقیق بررسی منطقه از لحاظ رسوب شناسی و کانی های با منشا پلاسری، همچنین جستجوی رسوبات ساحلی ممکن به عنوان شناساگر کشف رسوبات درون خشکی که دارای ارزش اقتصادی هستند، می باشد. نمونه های برداشت شده از منطقه برای انجام محاسبات آماری توسط الک، دانه سنجی شده و اطلاعات حاصله به دو روش لحظه ای و ترسیمی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. میانگین اندازه ذرات در روش ترسیمی 18/2 فی و در روش لحظه ای 2/3 فی شد که جز ماسه های دانه ریز تا متوسط می باشند. جورشدگی درحد خوب جورشده بود. کج شدگی 37 نمونه متقارن بود، 9 نمونه کج شدگی مثبت داشتند که با توجه به (شکل 6-1) مشخص شد این نقاط منشا بادی دارند و چون دارای کج شدگی مثبت می باشند از نوع رسوبات بادی دور از منشا و ریز هستند. 11 نمونه کج شدگی منفی داشتند که باز هم با توجه به نمودار ذکرشده، نشان دهنده منشا ساحلی آنها بود. از نظر کشیدگی، اکثرا پهن یاplatykurtic ، 10عدد کشیده یاleptokurtic و 17 عدد متوسط یا mesokurtic بدست آمد. همچنین میانگین گردشدگی برای بخش سبک ماسه های ناحیه با روش powers (1957) در هر دو حالت کرویت زیاد و کم، نیمه زاویه دار است. بعد از دانه سنجی و الک کردن، ماسه های تجمع یافته در زیر مش 100 با هم تلفیق و پس از زدودن ذرات آهکی و پوشش اکسید آهن، توسط مایع بروموفرم جدایش کانیهای سنگین انجام شد. حدود 40 نوع کانی سنگین توسط بینوکولر شناسایی شد. کانی های زیرکن، هماتیت، مگنتیت، آپاتیت، اپیدوت، روتیل، ایلمنیت و لیمونیت فراوانی قابل توجهی داشتند. بر اساس محاسبات آماری ضریب همبستگی خطی پیرسون مشخص گردید که همبستگی قوی و مثبتی بین کانیهای روتیل – زیرکن، آپاتیت – زیرکن، بیوتیت – ایلمنیت، روتیل – لوکوکسن، روتیل – اسفن و اسفن–لوکوکسن مشاهده شد که نشان دهنده منشا آذرین پلوتونیک فلسیک تا حد واسط و مافیک برای کانی ها می باشد. نمونه شماره 1، 13، 20، 32، 38، 52، 57 دارای مقادیر زیرکن کمتری هستند اگرچه محتوای کانی سنگین بالایی دارند و این نشان دهنده منشا ولکانیکی برای این نمونه ها می تواند باشد. همانطور که ماسه تیره تر می شود، محتوای کانی های سنگین افزایش می یابد؛ همچنین رنگ های خاکستری تیره و خیلی تیره درصد بیشتری از کانی های را دارند. هیچ رابطه واضحی بین اندازه دانه، جورشدگی و محتوای مواد معدنی سنگین وجود ندارد که به این اشاره می کند تراکم آنها ممکن است توسط سایر عوامل مانند سنگ منشا کنترل شود؛ همچنین این توزیع ممکن است به سایش و ته نشینی ذرات مرتبط با انرژی موج و چگالی دانه ها مربوط باشد. کانی های سنگین بالاتری در آب و هوای مرطوب نسبت به آب و هوای خشک وجود دارد. از بررسی مقایسه ای نمونه ها جدول (4-4) و جدول (4-5) استنباط می شود بیشترین تمرکز کانی های سنگین در زیر الک (مش 100) واقع می شود؛ همچنین به نظر می رسد ارتباطی بین دانه بندی رسوب و نوع کانی سنگین تجمع یافته وجود داشته باشد؛ مثلا پیروکسن که معمولا در گراول ها و ماسه های دانه درشت تر یافت می شود بیشتر متمایل به تجمع در ذرات درشت تر (بالای مش 100) می باشد.