نام پژوهشگر: آزاده اعتصام

مبانی نظری خط کوفی در سفالینه های اسلام در ایران (قرون 10 تا 12 م.)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده هنر 1388
  آزاده اعتصام   iraj naimaii

با آغاز دوره اسلامی و ترک فرهنگ تجمل پرستی، محدودیت استفاده از ظروف فلزی مانند طلا و نقره توجه سفالگران را به ساخت ظروف سفالی معطوف نمود. باتوجه به این که سفال دوره ساسانی در کمال سادگی ساخته شده بود دردوره اسلامی نیز این سبک ادامه یافت و تا سده نهم م. هنر سفالگری دوره ساسانی فراموش نشد. هنر سفالگری در دوره اسلامی از فلسفه و حکمت و فن شرق تاثیر پذیرفت. در قرون اولیه اسلام شیوه سفالگری کم و بیش همانند دوره قبل از اسلام ادامه پیدا کرد بخصوص گروهی از سفالینه های بی لعاب قرون اولیه اسلام شباهتی چشمگیر به ظروف سفالین قبل از اسلام و مخصوصا اواخر دوره ساسانی دارند. از قرن سوم هجری در هنر سفالگری دگرگونی و تحولی شگرف پدید آمد و هنر سفالگری از نظر لعاب دهی و تزیین نقوش به مرحله بسیار یشرفته ای رسید و مراکز سفالگری متعددی در اکثر نقاط مختلف ایران بویژه در شمال و شمال شرقی بوجود آمد. از جمله مراکز مهم سفالگری می توان به شوش در جنوب غرب، استخر و سیراف در جنوب، نیشابور، جرجان، آمل و ساری در شمال اشاره کرد. همانطور که گفته شد قرون سوم و چهرم هجری را می توان به عبارتی اوج هنر سفالگری دانست، خصوصا در شهر نیشابور که مهمترین دوره سفالگری نیشابور در این دو قرن بوده است. مجموعه سفال های نیشابور بسیار جالب است و نمونه های مختلفی از هنر سفالسازی ایران را مشخص می کند. نمونه های کشف شده نشان می دهد که ظروف سفالین آن زمان را چگونه تزئین می کرده اند. موضوع نقوش این ظروف بسیار قابل توجه بوده و این مطلب را روشن می نماید که اگر چه از بعضی جهات کوزه گران نیشابور احتمالا از چینی ها اقتباس کرده اند ولی بطور کلی هنر آنان دنباله رو هنر ساسانی است. در سده های اولیه اسلامی سفال های بدون لعاب و لعابدار به رنگ های قرمز، نخودی وخاکستری ساخته می شدند در دوران آل بویه و سامانی به تدریج نقش های قالبی ، تزئینات برجسته یا افزوده کاری و تزئینات رنگی رواج یافت . سفال های لعابدار قرون اولیه اسلامی متنوع نبودند و معمولاً به رنگ های سبز و مات شکل می گرفتند. در سده دهم م. تلاش های فرهنگی و اقتصادی در حیات جامعه مشاهده شد که آثار سفالی بیش از هر اثر دیگری منعکس کننده این تحولات اند. در این دوره سفال ها بانوشته های خط کوفی تزئین می شدند و سفالگران در تهیه لعاب های مختلف و شناخت اکسید فلزات و فرمول ترکیبات آنها برای رنگ لعاب موفقیت های با ارزشی یافته اندسفال های بدست آمده از بعد از این سده در خراسان و نیشابور گویایی این تحولات هستند این سفال ها با داشتن کتیبه های خط کوفی که در آن ها اسماء متبرکه یا کلامی نغز ویا پیامی اخلاقی بر روی سفالینه ها درج می گردید بیانگر نوع اندیشه و سطح هنر وفرهنگ سازندگان خود می باشند و در جاهایی که نوشته امضاء خوشنویس و یا صنعتگرو یا رقم ساخت سفالینه است ارتباط هنر خوشنویسی و سفالگری را در زمانه ی خود بیان می کنند.

مبانی نظری خط کوفی در سفالینه های اسلامی در ایران (قرون 3 تا 5 ه.ق.)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده هنر 1388
  آزاده اعتصام   ایرج نعیمایی

با آغاز دوره اسلامی و ترک فرهنگ تجمل پرستی، محدودیت استفاده از ظروف فلزی مانند طلا و نقره توجه سفالگران را به ساخت ظروف سفالی معطوف نمود. باتوجه به این که سفال دوره ساسانی در کمال سادگی ساخته شده بود دردوره اسلامی نیز این سبک ادامه یافت و تا سده نهم م. هنر سفالگری دوره ساسانی فراموش نشد. هنر سفالگری در دوره اسلامی از فلسفه و حکمت و فن شرق تاثیر پذیرفت. در قرون اولیه اسلام شیوه سفالگری کم و بیش همانند دوره قبل از اسلام ادامه پیدا کرد بخصوص گروهی از سفالینه های بی لعاب قرون اولیه اسلام شباهتی چشمگیر به ظروف سفالین قبل از اسلام و مخصوصا اواخر دوره ساسانی دارند. از قرن سوم هجری در هنر سفالگری دگرگونی و تحولی شگرف پدید آمد و هنر سفالگری از نظر لعاب دهی و تزیین نقوش به مرحله بسیار یشرفته ای رسید و مراکز سفالگری متعددی در اکثر نقاط مختلف ایران بویژه در شمال و شمال شرقی بوجود آمد. از جمله مراکز مهم سفالگری می توان به شوش در جنوب غرب، استخر و سیراف در جنوب، نیشابور، جرجان، آمل و ساری در شمال اشاره کرد. همانطور که گفته شد قرون سوم و چهرم هجری را می توان به عبارتی اوج هنر سفالگری دانست، خصوصا در شهر نیشابور که مهمترین دوره سفالگری نیشابور در این دو قرن بوده است. مجموعه سفال های نیشابور بسیار جالب است و نمونه های مختلفی از هنر سفالسازی ایران را مشخص می کند. نمونه های کشف شده نشان می دهد که ظروف سفالین آن زمان را چگونه تزئین می کرده اند. موضوع نقوش این ظروف بسیار قابل توجه بوده و این مطلب را روشن می نماید که اگر چه از بعضی جهات کوزه گران نیشابور احتمالا از چینی ها اقتباس کرده اند ولی بطور کلی هنر آنان دنباله رو هنر ساسانی است. در سده های اولیه اسلامی سفال های بدون لعاب و لعابدار به رنگ های قرمز، نخودی وخاکستری ساخته می شدند در دوران آل بویه و سامانی به تدریج نقش های قالبی ، تزئینات برجسته یا افزوده کاری و تزئینات رنگی رواج یافت . سفال های لعابدار قرون اولیه اسلامی متنوع نبودند و معمولاً به رنگ های سبز و مات شکل می گرفتند. در سده دهم م. تلاش های فرهنگی و اقتصادی در حیات جامعه مشاهده شد که آثار سفالی بیش از هر اثر دیگری منعکس کننده این تحولات اند. در این دوره سفال ها بانوشته های خط کوفی تزئین می شدند و سفالگران در تهیه لعاب های مختلف و شناخت اکسید فلزات و فرمول ترکیبات آنها برای رنگ لعاب موفقیت های با ارزشی یافته اندسفال های بدست آمده از بعد از این سده در خراسان و نیشابور گویایی این تحولات هستند این سفال ها با داشتن کتیبه های خط کوفی که در آن ها اسماء متبرکه یا کلامی نغز ویا پیامی اخلاقی بر روی سفالینه ها درج می گردید بیانگر نوع اندیشه و سطح هنر وفرهنگ سازندگان خود می باشند و در جاهایی که نوشته امضاء خوشنویس و یا صنعتگرو یا رقم ساخت سفالینه است ارتباط هنر خوشنویسی و سفالگری را در زمانه ی خود بیان می کنند.