نام پژوهشگر: آذردخت سروش
آذردخت سروش محمد صادق جمشیدی راد
یکی از مسائلی که در دنیا و جهان به آن در ظاهر اهمیت بسیاری داده شده، حقوق بشر و به دنبال آن حقوق کودک است، به همین خاطر کنوانسیونی به نام حقوق کودک تالیف شد تا همه کشورهای موافق به آن بپیوندند. ایران هم به عنوان کشوری که مذهب آن شیعه و فقه امامیه است در صدد برآمده است تا به این کنوانسیون ملحق شود. اما کنوانسیون در تمامی مواد خود، فرقی بین کودک مشروع و کودک نامشروع قائل نشده است و حقوقی برابر یکدیگر برای آنها قرار داده است لذا بر آن برآمدیم تا ببینیم یک کودک نامشروع در فقه امامیه از چه حقوقی برخوردار است؟ آیا به مانند یک کودک مشروع از تمامی حقوق بهره مند می شود؟ در روایات متعدد کودک نامشروع و پدر و مادر اورا از حق بردن ارث از یکدیگر محروم می کنند. این مقاله در صدد مطرح نمودن آیات، روایات و نظرات فقهای امامیه و در نهایت مقایسه حقوق کودک نامشروع در فقه امامیه و حقوق بشر است. دین اسلام و به خصوص فقه امامیه به علّت تاکید بر لزوم ازدواج و تنظیم روابط خانوادگی و بخصوص مشخص بودن نسب هر فرد ، سدی برای جلوگیری از روابط آزاد ایجاد می کند تا تنها راه داشتن فرزند را تشکیل خانواده و پایبند بودن به مسائل شرعی و مقرّرات قانونی بداند و در همین چارچوب خانواده ولایت و نفقه و حضانت و ... فرزند را بر پدر و مادر واجب شمرده است . امّا با کمرنگ شدن نقش دین و مذهب در جوامع کنونی و مقّید و پای بند نبودن به بسیاری از اصول شرعی و قانونی و یا عرفی ، کودکانی بدون تشکیل خانواده ، متولّد می شوند که تکلیف آنها از نظر حق و حقوق شرعی و قانونی مشخص نیست که مصداق آن ، سقط جنینها و کورتاژهای فراوان و غیر مجاز و پرشدن پرورشگاهها و مراکز بی شمار کودکان بی سر پرست است . به همین خاطر برای رفع این معضل کنوانسیون حقوق بشر و در کنار آن کنوانسیون حقوق کودک ، حقوقی برابر دیگر کودکان برای اینگونه کودکان قائل شده است ، تا کمی از مسئولیت این کودکان را از دوش دولتها برداشته و به گردن بوجود آورندگان آنها بیندازد . و نهایتا فقه امامیه ، علی رغم مخالفتها و انذارهایی که بر بوجود آورندگان این کودکان داشته است ، بیشتر حق و حقوق یک کودک مشروع را با کمی تفاوت برای کودکان نامشروع قائل شده است .