نام پژوهشگر: مریم عرب یار محمدی

بررسی تداوم حیات نقوش ایران باستان در هنر اسلامی (با مطالعه موردی نقوش ایلامی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده هنرهای تجسمی 1391
  مریم عرب یار محمدی   محمد رضا دادگر

هنر در هر جامعه ای از اندیشگی، جهان بینی و فرهنگ مردم آن جامعه ریشه می گیرد. فرهنگ و جهان بینی نیز یکباره پدید نمی آید و برآیند انباشت سده ها و هزاره ها زیستن و اندیشیدن مردم یک سرزمین است؛ پس برای شناخت و بررسی و یافتن ریشه های هنر ناگزیر باید همه پیشینه و تاریخ آن سرزمین واکاوی شود. اگر چه جامعه هر از چندی دچار دگرگونی هایی می شود و یا المانهای نویی را در داد و ستد با فرهنگ های دیگر می پذیرد و شکل و ریختی نو به خود می گیرد و پوست می?اندازد ولی پیشینه اندیشگی از میان نمی رود و در ژرف ترین زاویه های پنهان فرهنگ قومی برجای می?ماند.اندیشه های کهن، برداشت نیاکان از جهان و هستی و چیزهایی از این دست همه و همه برجای می?مانند و دوباره در دوره های پستر با فرم و رنگی نو نمود می یابند. اگر نگاهی به تاریخ و هنر ایلام داشته باشیم در می یابیم که نزد مردمان این تمدن هنر از باورها و کیش ایشان بسیار اثر می پذیرفته است. اگر هنر دوره اسلامی را نیز به همین گونه بررسی کنیم در می یابیم اگرچه هنر ایران در دوره اسلامی از ایدئولوژی ویژه ای اثر پذیرفته و ویژگی های دیگرگونه ای یافته است ولی همچنان ویژگی های بومی و ملی ایرانی اش را با خود کشیده و مرده ریگ تمدن های کهن و تاریخ دراز این سرزمین را با خود داشته است. در این پژوهش کوشیده شد تا با بررسی نماد ها و نقش مایه ها و پیگیری آنها در درازای زمان جنبه های همسانی یافته شود و تداوم باورها و سیر دگرش نقش مایه ها بررسی شود. همچنان که باورها و برداشتهای مردم یک سرزمین با سرزمینی دیگر که شاید به دینی یکسان باور یافته باشند نیز می تواند بسیار دگرسان باشد، نقش مایه های به کار برده شده در کارهای هنری نیز می توانند ظرف مفهوم های گوناگونی شوند ، گاه مفهوم ها فراموش می شوند و نقش مایه تنها به عنوان آرایه ای تزئینی در دوره ای دیگر به کار می روند و یا حتی دربر گیرنده مفهوم های دیگری می شوند. درک این مفهوم?ها و شناخت جریان هنر و دگرش نقش مایه ها و مفهوم هایشان می تواند به شناخت چیستی فرهنگی یک سرزمین رهنمون شود. به هر روی وجود مانستگی هایی در نماد ها و مفهوم هایی که از آنها بر می آید و حیات این نقش مایه ها در درازای تاریخ می تواند گویای وجود کیستی و سرشت یکسان مردم یک سرزمین و اندیشه مردمانش باشد. با بررسی دو دوره بسیار دور از هم در تاریخ یک سرزمین، مانند دوره ایلام و دوره اسلامی تداوم نقش مایه ها و نماد ها در گذر تاریخ مشاهده می شود و برماندهای فرهنگی شناخته می شوند.