نام پژوهشگر: خدیجه محمدپور

رابطه بین عوامل جمعیت شناختی و سبکهای تفکر با میزان موفقیت کارکنان اداره کل امور مالیاتی غرب تهران در آزمون تعیین سطح
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی 1391
  خدیجه محمدپور   علی اکبر خسروی

چکیده آزمون تعیین سطح هر سال بین تمامی کارکنان سازمان امور مالیاتی کشور برگزار می گردد این آزمون تاثیر مستقیم بر رشد و ارتقای سازمانی افراد دارد؛ لذا شناسایی عوامل جمعیت شناختی و سبک های تفکری که با میزان موفقیت در این آزمون بیشترین رابطه را داشته باشد می تواند گام مهمی در برنامه ریزی آموزشی قبل و ضمن خدمت آنان ایفا نماید. نمونه مورد مطالعه 235 از کارکنان اداره کل امور مالیاتهای غرب تهران می باشند که بصورت خوشه ای انتخاب شده اند. یافته ها از طریق پرسشنامه سبک های تفکر استرنبرگ و واگنر در 13 سبک جمع آوری و سپس ازطریق روشهای آماری همبستگی پیرسون، رگرسیون چند گانه و تحلیل واریانس درون گروهی تحلیل شد. نتایج بدست آمده نشان داد از بین متغیرهای جمعیت شناختی افرادی که دارای رشته تحصیلی مرتبط تر(حسابداری و مدیریت) در سازمان امور مالیاتی کشور بودند از نمره آزمون تعیین سطح بالاتر برخوردار هستند و نیز افراد با سمت های بالاتر نیز موفق به کسب نمرات بالاتری در آزمون تعیین سطح شدند. نتیجه رگرسیون چند متغیره میان متغیرهای مستقل (سبک های تفکر) و متغیر وابسته (آزمون تعیین سطح) در میان گروههای رسیدگی و خدمات متفاوت است. برای گروه خدمات بترتیب سبک های پایور سالار، قانون گذار، درون گرا، اجرایی، محافظه کار، جرگه سالار و کلی نگر بیشترین رابطه خطی را با متغیر وابسته تحقیق برقرار نمودند این در حالی است که که برای گروه رسیدگی هیچگونه ارتباط معنی داری در سطح اطمینان 95 درصد بین متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق مشاهده نشد. نتیجه تحلیل واریانس درون گروهی بین متغیر های مذکور برای کل نمونه آماری رابطه معنی داری را در سطح 95 درصد نشان نمی دهد. بنابراین میان میانگین نمرات آزمون تعیین سطح سبک های تفکر تفاوت معناداری وجود ندارد، پس نمی توان ادعا نمود افرادی که درای سبک تفکر خاصی هستند از میزان موفقیت بیشتری در آزمون تعیین سطح برخوردار می باشند.