نام پژوهشگر: ابوالفضل رضایی آسا

بررسی تطبیقی مبانی نظری کتب « نصیحه الملوک» و «الاحکام السلطانیه» با تأکید بر سده های سوم، چهارم و پنجم هجری.
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  ابوالفضل رضایی آسا   بهرام بهرامی

چکیده: از آن جایی که اندیشه سیاسی به عنوان یک دانش تلقی می شود هر پژوهشی در این رابطه مستلزم تأمل در بنیان های معرفتی ایجاد کننده آن دانش است. اندیشه سیاسی اهل سنت نیز که در درون فرهنگ اسلامی حول نظام خلافت و سلطنت شکل گرفت، شالوده های معرفتی خود را از احتکاک (نزاع یا برخورد) نص با واقعیات تاریخی و اجتماعی کسب کرد و ادبیات سیاسی آن در قالب دو سنخ از نوشته ها تحت عنوان کتب «نصیحه الملوک» و «الاحکام السلطانیه» تبلور یافت. بر این اساس پژوهش حاضر بررسی تطبیقی مبانی نظری این دو نوع نوشته سیاسی را در چارچوب تحلیل گفتمان موضوع کار خود قرار داد. بررسی انگیزه های تألیفی و شرایط تاریخی این گونه آثار نشان می دهد که نویسندگان آن ها، هر کدام از منظری خاص به رابطه میان سیاست و دین نگریسته و هم سو با خواست قدرت کوشیده اند. به طوری که انگیزه تألیفی کتب نصیحه الملوک مبتنی بر ارائه اخلاق سیاسی و حکومت داری به فرمانروایان، و انگیزه تألیفی کتب الاحکام السلطانیه در راستای دفاع از نهاد خلافت و توجیه قدرت با توسل به شریعت اسلامی بوده است. بنابراین یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که اندیشه سیاسی اهل سنت در کتب نصیحه الملوک و الاحکام السلطانیه، از ارتباط تنگاتنگ بین عناصر شریعت، دستگاه قدرت و دانشوران سیاسی پدید آمده است. به طوری که صاحبان این نوشته ها هر کدام بنا به جایگاه و پایگاه خویش در عرصه قدرت، گفتمان مسلطِ (معیار حقیقت اهل سنت است) را در دوره میانه (سده های سوم، چهارم و پنجم هجری) فراهم آورده اند تا سایر جریانهای سیاسی را به حاشیه برانند.