نام پژوهشگر: سعید صداقت

بررسی ارتباط پلی مرفیسم l55m در ژن پارااکسوناز 1 (pon1) و سنجش فعالیت آنزیمی با ناباروری در جمعیت زنان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم 1388
  سعید صداقت   مهران میراولیایی

پارااکسوناز یکی از آنتی اکسیدانت های موجود در سرُم انسان است که از اکسیداسیونِ ldl جلوگیری به عمل می آورد. نقش های فیزیولوژیک این آنزیم هنوز در پرده ای از ابهام قرار گرفته است. مطالعات پروتئومیک شامل تخلیص پروتئین، تعیین ساختار خطی و سه بعدی این آنزیم و همچنین سنجش فعالیت آن در سرُمِ خون موجودات زنده انجام گرفته است. از طریق مطالعات ژنومیک نیز محل های استقرار سه ژن کُدکننده ی این آنزیم روی بازوی بلند کروموزومِ 7 و همچنین پلی مرفیسم های مربوطه شناسایی شده اند. با توجه به نقش احتمالی رادیکال های آزاد و دیگر عوامل اکسیدکننده در بروز انواع بیماری های ناباروری در زنان، در تحقیق حاضر به ارتباط پلی مرفیسمِ l55m که یکی از شاخص ترین انواع پلی مرفیسم در ژنِ pon1 می باشد، با بروز ناباروری در زنان پرداخته شده است. در این مطالعه به موازات مطالعات ژنتیکی جهت اطمینان از فعالیت آنزیم و ارتباط ناباروری با آن، مطالعات بیوشیمیایی و سنجش فعالیت آنزیم پارااکسوناز نیز انجام گرفته است. در تحقیق حاضر 120 نمونه ی خون و سرُم از مراجعین به مرکز باروری و ناباروری اصفهان که شامل 70 نمونه از زنان بارور و 50 نمونه از زنان نابارور می شد، اخذ گردید. نمونه های نابارور فقط از افراد مبتلا به دو بیماری اندومتریوز و تخمدان چند-کیستی انتخاب شدند. به منظور بررسی پلی مرفیسمِ l55m، یک جفت پرایمر با طول های 28 و 25 جفت باز که دارای tmِ یکسانی بودند توسط نرم افزار oligo ویرایش 6 طراحی گردید. شرایط pcr بهینه سازی و سپس محصولات pcr تحت آنزیم محدودالاثر hin1ii هضم گردید و در نهایت باندهای نمونه های مختلف بر روی ژل الکتروفورز با یکدیگر و همچنین با محصولات pcr قبل از هضم آنزیمی مقایسه شدند. ضمناً با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتر مجهز به لامپ uv فعالیت پارااکسونازی و آریل استرازی سرُم اندازه گیری و سپس طبق روش aviram فعالیت آنزیم پارااکسوناز سرُمی از نسبت فعالیت پارااکسونازی به آریل استرازی محاسبه گردید. آنالیز های آماری با کمک نرم افزار spss ویرایش 14 انجام پذیرفت. بر اساس آزمون lsd، آللِ mm می تواند در ابتلای فرد به ناباروری و آللِ lm در جلوگیری از ابتلای فرد به ناباروری نقش داشته باشد (05/0p<) ولی در صورتی که دو بیماری اندومتریوز و تخمدان چند-کیستی به طور مجزا با پلی مرفیسمِ l55m بررسی شوند، پلی مرفیسم مزبور هیچ ارتباطی با بروز بیماری نشان نداد. از لحاظ بیوشیمیایی طبق آزمون lsd، میزان فعالیت آنزیم پارااکسوناز بین افراد اندومتریوز و افراد بارور اختلاف معناداری دارد (005/0p<) ولی این اختلاف بین افراد بارور و افراد مبتلا به سندرم تخمدان-چندکیستی، یا بین افراد اندومتریوز و افراد مبتلا به سندرم تخمدان چند-کیستی معنادار نمی باشد. در جمعیت عادی طبق محاسبات میزان فعالیت آنزیم پارااکسوناز در آللِ ll با اختلاف معناداری از سایر آلل های مربوط به این پلی مرفیسم بیشتر می باشد (;ci=95% 005/0p<).

بررسی شرایط صلبیت و انعطاف پذیری سقف های تیرچه ای در سازه های فولادی مهاربندی شده و اثر آن بر طرح لرزه ای سازه در محدوده خطی و غیر خطی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شیراز 1390
  سعید صداقت   علی لشکری

در تحلیل و طراحی سازه ها تحت بار جانبی برای کاهش درجات آزادی، فرض معمول این است که دیافراگم کف در صفحه خود به صورت کاملاً صلب عمل می نماید، در این صورت دیافراگم در پلان خود به صورت یک جسم صلب تنها حرکت انتقالی و چرخشی خواهد داشت و نیروهای جانبی به نسبت سختی اجزای قائم مقاوم، بین آن ها توزیع می گردد. اما در بعضی از سازه ها مانند سازه های مهاربندی شده با سقف تیرچه ای اثر انعطاف پذیری دیافراگم را نمی توان نادیده گرفت، در این سازه ها سختی اعضا باربر جانبی نسبت به سختی دیافراگم کف قابل ملاحظه می باشد و سقف تیرچه ای این سازه ها در یک جهت دارای صلبیت کمتری نسبت به جهت دیگر می باشد. در این تحقیق مدل های سه بعدی مختلفی از ساختمان در محدوده خطی و غیر خطی در دو حالت دیافراگم صلب و دیافراگم واقعی تحلیل و بررسی شده است. در هر مدل صلبیت سقف مورد ارزیابی قرار گرفته و رفتار واقعی ساختمان با سقف نیمه صلب، با رفتار ایده آل دیافراگم کاملاً صلب مقایسه شده است و نقش پارامترهای مختلفی از قبیل ضخامت سقف، فاصله تیرچه ها، آرایش قاب های بادبندی، تعداد طبقات ساختمان، شکل پلان، وجود بازشو ها در کف مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج مطالعات نشان می دهد که فرض دیافراگم صلب برای ساختمان های فولادی مهاربندی شده با سقف های تیرچه ای، با نسبت دهانه به عرض بزرگ تر از سه فرض مناسبی نبوده و در جهت اطمینان نمی باشد؛ و برای این سازه ها بهتر است انعطاف پذیری دیافراگم در تحلیل ها دیده شود. همچنین در نظر گرفتن انعطاف پذیری دیافراگم باعث تغییر پریود سازه و حداکثر برش پایه سازه می شود. همچنین نتایج نشان می دهد که انعطاف پذیری دیافراگم باعث تفاوت الگوی پخش بار بین بادبندها نسبت به حالت دیافراگم صلب می شود. این تفاوت باعث ایجاد نیروهای زیادتری در بادبندهایی که سطح بارگیر بیشتری دارند می گردد.