نام پژوهشگر: صدیقه فروغی

نقاشی فیگوراتیو معاصر ایران با رویکرد هنر سیاسی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده هنرهای تجسمی و کاربردی 1390
  صدیقه فروغی   مرتضی عطارزاده

در مباحث مطرح شده درباره نقاشی معاصر ایران به جنبه های مهم و درخور توجهی از آن پرداخته شده است. کما اینکه در این برداشت ها خوانش های متفاوتی از این آثار شده و می شود. که خود دال بر این است که بازی های خط، رنگ و فرم در این آثار تا چه حد توانسته مخاطبان خود را به برداشتی قابل تأمل وا دارد. این از خصیصه های آثار هنری و ادبی است، به زعم نگارنده، که در خوانش یک اثر بالاخص از جنس تصویر رسیدن به معنایی واحد را تضمینی نمی باشد، و در این کنش، تصویر بدون هیچ مانعی با مخاطبش ارتباط برقرار می سازد. حال در این مقال سعی بر این است، که به یک خوانش، صورت نگارش داده و نگارنده نیت دارد با برخوردی متفاوت به دنبال قرائتی جدید از دریچه ی سیاست به آثار نقاشی فیگوراتیو معاصر بپردازد. گفتنی است در این رویکرد با دیدن جایگاه مخاطب و نقشش در شکل گیری اثر هنری قصد بر این است که با قائل بودن این جایگاه برای مخاطب به توصیفی تمهیدی از خوانش پرداخته شود و از سوالات مطرح شده تا حدودی پرده براندازد. بی گمان سخن دراین باب با توجه به گستردگی بحث مجال بیشتری را می طلبد که خارج از این مقال است. هدف نگارنده در این مقال بررسی آراء صاحب نظران در باره هنر و زیبایی نیست، و همچنین نگارنده نه قصد و نه مجال این را دارد که به تفاوت های ظریف مابین فلسفه ی هنر، زیباشناسی، سیاست، پراکسیس و هنر بپردازد. ولی بر خود واجب می داند برای ورود به بحث اصلی این پژوهش از آرای صاحب نظران درباره ی هنر سیاسی استفاده کند و به زوایای متفاوت اندیشمندان و منتقدین این رویکرد به این مفهوم، اشاره نماید. بدون تردید در این بین نبایستی رهیافت و یک تعریف واحد درباره هنر سیاسی و دیگر مفاهیمی همچون نقاشی فیگوراتیو را به انتظار نشست.