نام پژوهشگر: صهبا جمشیدپور

بررسی مولفه های بافتی سرگذشت موسی (ع) در سوره ی طه (رویکردی زبان شناختی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  صهبا جمشیدپور   عامر قیطوری

چکیده به رغم اینکه در سال های اخیر، متن قرآن در چارچوب رویکردهای مختلف زبان شناسی مطالعه شده توجه به بافت قرآن و مقولات آن از نظرها پنهان مانده است. این درحالی است که تحلیل بافتی متن بسیاری از ویژگی های نحوی، معنایی و سبکی آن را توجیه می نماید. هدف این تحقیق بررسی مقولات بافتی سرگذشت موسی(ع) در سوره ی طه می باشد و تلاش شده است با شناخت ویژگی های بافتی آن سبک روایتی سرگذشت مشخص گردد. رویکردهای مختلف زبان شناسی در تعریف بافت و مولفه های آن هم عقیده نیستند، چون هدف های آن ها از تحلیل های بافتی باهم متفاوت است. درحالی که منظور یک رویکرد از تحلیل مقولات بافتی طرح دستوری کامل تر برای زبان است رویکرد دیگر با تحلیل عناصر بافتی درپی توجیه تنوع زبانی است. هنگامی که مقصود تحلیل بافتی، توجیه سبک روایتی متن آسمانی قرآن است قرارگرفتن درچارچوب محض یکی از نظریه های بافتی، که برای توصیف زبان های بشری بیان شده اند راه به جایی نمی برد. بنابراین تلاش شده است مقولات بافتی، متناسب با متن قرآن انتخاب شوند. مولفه هایی که تأثیرگذار بر سبک آن هستند. ازطرف دیگر، چون تحقیق حاضر تحلیلی متنی است گزینش مقولات بافتی تنها درچارچوب آیات سرگذشت امکان پذیر است. درنتیجه دراین تحقیق مقولات بافتی متکلم، مخاطب، زمان، مکان، افعال، ضمایر، اشخاص و اشیا ذکرشده در آیات بررسی می شوند. تحلیل مقولات بافتی سرگذشت بیانگر آن بود که سرگذشت درچارچوب سه بافت قرارمی گیرد: بافت روایت سرگذشت، بافت واقعه ی سرگذشت و بافت غیرعرفی. ویژگی مشترک هرسه بافت، محصور نبودن آن ها در بافت تاریخی سرگذشت است. در بافت روایت سرگذشت متکلم(پروردگار) در نقش راوی خطاب به مخاطبی که ضمیر تو است سرگذشت را روایت می کند و مرجع آن تا پایان روایت نامعلوم باقی می ماند. بافت واقعه ی سرگذشت که گفتگوهای شخصیت ها را دربرمی گیرد تنها درمحدوده ی این گفتگوها باقی نمی ماند، و مولفه های بافتی آن از مرزهای بافت تاریخی عبورمی کنند. بافت غیرعرفی، آیاتی از سرگذشت را دربرمی گیرد که در هیچ یک از دو بافت دیگر قرارنمی گیرند. این آیات آشکارا به بافتی غیرتاریخی اشاره دارند. بافتی که متکلم آن نه در نقش راوی است و نه یکی از شخصیت های سرگذشت، بلکه خارج از بافت سرگذشت خطاب به تمام انسان ها در همه ی زمان ها و مکان ها سخن می گوید.