نام پژوهشگر: کوهسار خالدی

اثرهزینه تحقیقات بخش کشاورزی بر فقر روستایی ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده کشاورزی 1389
  سمیرا سرایلو   محمدرضا زارع مهرجردی

مطالعه حاضر، با هدف تعیین اثر تحقیقات بخش کشاورزی بر فقر روستایی انجام شد. در راستای نیل به این هدف، ابتدا با استفاده از آمارهای سری زمانی برای دوره( 1350-1386) سیستم معادلاتی از متغیرهای تأثیر گذار بر فقر روستایی معرفی گردید. سیستم معادلات مذکور شامل توابع فقر روستایی، قیمت خوراکی ها، ارزش افزوده زراعی و باغی بوده است. به منظور تعیین استراتژی برآورد توابع، پس از اطمینان از وضعیت ایستایی داده ها، آزمون اریب هم زمانی (هاسمن) و تست قطری بودن ماتریس واریانس و کواریانس جملات پسماند انجام گرفت و با توجه به نتایج آزمون های مذکور معادلات موجود در سیستم به روش حداقل مربعات سه مرحله ای (3sls) برآورد گردید. بدین منظور در مرحله اول معادلات به طور جداگانه به روش حداقل مربعات دو مرحله ای( 2sls) تخمین زده شدند و مشکلات خودهمبستگی و هم خطی بین متغیرها برطرف گردید. همچنین تأثیر نهایی هزینه تحقیقات بخش کشاورزی بر فقر روستایی از طریق محاسبه کشش جزیی محاسبه شد. با توجه به نتایج مطالعه، افزایش هزینه تحقیقات بخش کشاورزی موجب افزایش ارزش افزوده زراعی و باغی ولی این ارزش افزوده اثری بر قیمت خوراکی ها ندارد و به نظر می رسد قیمت خوراکی ها تحت تأثیر تجارت قرار گرفته است شد، بنابراین از طریق روش سیستمی به طور مستقیم نمی توان گفت که هزینه تحقیقات باعث کاهش فقر روستایی می گردد ولی با محاسبه کشش فقر می توان گفت که هزینه تحقیقات اثر مستقیم بر کاهش فقر روستایی دارد. بنابراین تحقیقات کشاورزی بهره وری کشاورزی را بهبود می بخشد و به طور مستقیم درآمد کشاورزان را افزایش می دهد و به ایجاد امکانات شغلی بیشتر در هر دو ناحیه های روستایی برای مردم فقیر کمک می کند همچنین تولیدات کشاورزی را افزایش می دهد و قیمت خوراکی ها را پایین می آورد و اجازه می دهد مردم فقیر غذای بیشتری با قیمت پایین تر بخرند.

تحلیل اثر رشد اقتصادی بخش کشاورزی بر کاهش فقر روستایی در ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده اقتصاد و علوم اداری 1391
  کامران یعقوبی   مصطفی عمادزاده

چکیده به منظور تحلیل میزان تاثیر، بخش حقیقی اقتصاد و عملکرد دولت در متغیرهای توزیع مجدد درآمد، بر رفاه جامعه، ارزیابی رابطه سه متغیر رشد اقتصادی، توزیع درآمد و فقر می تواند بسیار راهگشا باشد. از یک سو دستیابی به رشد اقتصادی بالا به عنوان زمینه ساز توسعه اقتصادی، از اهداف اصلی برنامه های اقتصادی تمامی دولت ها محسوب می شود. از دیگر سو، گسترش روز افزون فقر و نابرابری در توزیع درآمد، در کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه و تجربیات گذشته این کشورها در رشد اقتصادی، مقوله ی فقر را به مسئله جدی در طی مراحل گذار در مسیر توسعه، تبدیل نموده است. جایگاه مناطق روستایی در برنامه های مبارزه با فقر و نابرابری درآمدی، موقعیت بخش کشاورزی در سیاست های رشد اقتصادی و مناطق روستایی به عنوان بستر اصلی کشاورزی در کشورهای مختلف، از جمله ایران باعث گردیده است که ارزیابی رابطه ی رشد اقتصادی بخش کشاورزی بر کاهش فقر مطلق و نسبی روستایی موضوعیت علمی و پژوهشی پیدا کند. در این پژوهش مناطق روستایی به عنوان جامعه ی آماری انتخاب گردیده است و در دوره زمانی 1388-1353 و از طریق رگرسیون معادلات به ظاهر نامرتبط (sure) رابطه رشد اقتصادی بخش کشاورزی و فقر نسبی و مطلق روستایی مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده کاملا منطبق بر حقایق دنیای واقع و تئوری های اقتصادی است و بیانگر تاثیر مستقیم و معنی داری نیروی کار، موجودی سرمایه، بهره وری نیروی کار و سرمایه، بر رشد اقتصادی بخش کشاورزی است. اما نرخ باسوادی معنی دار نبوده و نشان دهنده عدم تاثیر نرخ باسوادی بر رشد اقتصادی در بخش کشاورزی است. با وجود اینکه تاثیر معنی دار نابرابری درآمد، بر فقر نسبی و مطلق روستایی مورد تایید قرار نگرفته است، اما نتایج موجود نشان می دهد که بین رشد اقتصادی بخش کشاورزی و فقر نسبی و مطلق روستایی، رابطه ی مثبت معنی داری وجود دارد، که ناشی از عدم تاثیر رشد ایجاد شده در بخش کشاورزی بر کاهش فقر در مناطق روستایی بوده است و عدم معنی داری ضریب جینی بر کاهش فقر مطلق نیز ناشی از همین موضوع است، که درآمدهای ایجاد شده بصورت عادلانه توزیع نمی گردد. بدین ترتیب رشد بخش کشاورزی و ضریب جینی در معادلات دوم هر مدل دارای تاثیر مثبت بر کاهش فقر نمی باشند. پیشنهاد می شود به منظور توزیع مناسب و تاثیرگذار منافع حاصل از رشد اقتصادی در بین تمامی طبقات روستایی به ویژه اقشار فقیر روستایی در کنار پیگیری و تقویت عوامل موثر بر رشد اقتصادی بخش کشاورزی، برنامه های لازم در قالب توزیع عادلانه دارایی های مولد و ارتقای سرمایه انسانی برای اقشار فقیر روستایی تدوین و اجرایی گردد.

بررسی اقتصادی فقر روستایی و عوامل موثر بر آن در ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1379
  کوهسار خالدی   امیرحسین چیذری

اینکه چه عواملی در دوران گذشته باعث ایجاد نابرابری و فقر گسترده جوامع روستایی کشورمان بوده است و چگونه می توان در جهت بهبود وضعیت زندگی ساکنان مناطق روستایی اقدام کرد و همچنین چه عواملی بطور کلی موجب گسترش شکاف بین مناطق شهری و روستایی و نیز بین فشار روستایی شده است ؟ از جمله پرسشهایی است که انجام این تحقیق در جهت پاسخگویی بدانها بوده است . در این تحقیق سعی شده است ، آزمون فرضیات با استفاده از مدلهای رگرسیونی خطی معتبر و با کمک نرم افزارهایeconometric views (e-views) و tsp صورت گیرد. نتایج حاصل نشان می دهد: - خط فقر در مناطق روستایی به دلیل افزایش سرسام آور قیمت کالاهای اساسی روند صعودی شدیدی داشته است . - میزان درصد فقرای روستایی از نوسانات گسترده ای برخوردار بوده است . - افزایش نرخ رشد جمعیت در مناطق روستایی و درآمد سرانه واقعی آنان باعث افزایش ضریب جینی در مناطق روستایی شده است . در حالیکه نرخ رشد ارزش افزوده واقعی، وقوع جنگ و انقلاب اسلامی بر روی تغییرات آن تاثیر معناداری نداشته است . - مالیات ، سوبسیدهای پرداختی دولت به روستائیان، قیمتهای خرده فروشی، هزینه های جاری دولت ، وقوع جنگ و انقلاب اسلامی سهم 40 درصد اقشار پایین درآمدی در مناطق روستایی را تحت تاثیر قرار نداده است . - شاخص قیمتهای خرده فروشی، سوبسیدهای پرداختی به روستائیان و وقوع انقلاب اسلامی باعث کاهش سهم ده درصد بالا به ده درصد پایین درآمدی و درآمدهای مالیاتی باعث افزایش این نسبت شده است . در این میان هزینه های جاری دولت نتوانسته است بر مقدار این نسبت تاثیر معنی داری داشته باشد. - سوبسیدهای پرداختی به شهرنشینان، درآمدهای مالیاتی و وقوع انقلاب اسلامی شکاف بین مناطق شهری و روستایی را افزایش و جنگ تحمیللی آن را کاهش داده است . در حالیکه شاخص قیمتهای خرده فروشی، سوبسیدهای پرداختی به روستائیان و هزینه های جاری دولت تاثیری بر روی این شکاف نداشته است . - افزایش درآمد سرانه واقعی، وقوع انقلاب اسلامی و روند زمانی، رفاه روستائیان را افزایش داده است در حالیکه جنگ تحمیلی و برخلاف انتظار، نرخ رشد اشتغال در مناطق روستایی از مقدار آن کاسته است . در این میان سوبسیدهای پرداختی به روستائیان تاثیر معناداری بر روی مقدار رفاه آنان نداشته است . - هیچکدام از عوامل تورم، جمعیت ، بهره وری سرانه، بی سوادی سرپرستان خانوارها و دستمزدها تاثیر معنی داری بر روی میزان درصد فقرای روستایی براساس سه سناریوی جداگانه در طی دوره مورد مطالعه (1350-75) نداشته است . به همین خاطر می توان گفت استفاده از این شاخص حداقل در جامعه روستایی ایران برخلاف سایر جوامع جای تردید دارد.