نام پژوهشگر: نفیسه رنجبر ضرابی

بررسی رابطه زمان و مکان در دستور فارسی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  نفیسه رنجبر ضرابی   محمد راسخ مهند

یکی از بحث هایی که در زبان شناسی شناختی مطرح می شود، چگونگی درک حوزه های انتزاعی است. حوزه های فیزیکی و عینی نظیر مکان مستقیما درک می شوند. در اثر تعاملات روزمره انسان با چنین حوزه هایی، طرح واره هایی (مفهوم هایی) در ذهن انسان ساخته می شوند. انسان با ایجاد تناظر بین حوزه های انتزاعی و عینی، از طرح واره های موجود در ذهن که از حوزه های عینی حاصل شده اند، در درک حوزه های انتزاعی بهره می گیرد. هسپل مت (1997) با بررسی 53 زبان مختلف عنوان می دارد که گرایش غالب در اکثر زبان ها شکل گیری حوزه زمان بر پایه مکان است نه بالعکس. در این پژوهش با تکیه بر بحث های زبان شناختی مطرح در این زمینه، به بررسی رابطه زمان و مکان در دستور فارسی پرداخته ایم. به همین منظور بر پایه معیارهای تایلر و ایوانز (2003) که در فصل سه بدان ها اشاره شده است، شبکه معنایی حروف اضافه را که از نمونه های بارز چندمعنایی هستند، ترسیم نموده ایم. بررسی شبکه معنایی حروف اضافه حاکی از آن است که در زبان فارسی، عبارات زمانی بر پایه عبارات مکانی شکل می گیرند. به عبارت دیگر مکان مقدم بر زمان بوده و این فرآیند حاصل استفاده از ابزارهای شناختی نظیر جسمی شدگی، طرح واره های تصویری و غیره است. این پژوهش پنج فصل دارد. در بخش اول طرح کلی پژوهش ارائه شده است. در بخش دوم اشاره ای شده به پیشینه و تعدادی از مطالعاتی که در زبان فارسی و انگلیسی در این حوزه صورت گرفته است. در فصل سوم چارچوب نظری پژوهش ارائه شده و فصل چهارم به تحلیل داده ها اختصاص دارد. نتایج حاصل از این پژوهش در فصل پنجم عنوان شده است.