نام پژوهشگر: حسن عفتی نصرابادی

بررسی رابطه عقل و دین از دیدگاه فیض کاشانی و علامه طباطبایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده الهیات و معارف اسلامی شهید مطهری 1391
  حسن عفتی نصرابادی   مرتضی حسینی شاهرودی

رابطه عقل و دین از موضوعات بسیار مهم و چالش زا در عرصه دین پژوهشی است. در نگاه علامه و فیض کاشانی عقل جایگاه بسیار مهم و اساسی در حوزه معرفت دینی دارد و به عنوان شریف ترین موجود مطرح است. فیض کاشانی ارزش و اهمیت عقل را به عنوان اولین مخلوق خداوند می داند و معتقد است عقل در حکم چراغ است و شرع به منزله روغن یا نفت است که سبب روشنایی آن است، و تا زمانی که نفت وجود نداشته باشد چراغ روشن نمی شود، و مادام که که چراغ نباشد نفت روشنایی ندارد. از سویی علامه طباطبایی هم اعتبار و اصالت دین و معارف دینی و ادله حجج شرعی را بر پایه عقل استوار می داند و به همین دلیل می گوید که هرگز معقول نیست که دین به بی اعتباری عقل و احکام قطعی عقل حکم صادر کند. نتیجه اینکه علامه طباطبایی و فیض کاشانی اعتقاد دارند که عقل و دین با همدیگر سازگاری و هماهنگی دارند و امکان تعارض میان گزاره های عقلی و آموزه های دینی منتفی است. بنابراین به عقیده این دو دانشمند گزاره های دینی یا عقل پذیر هستند یا عقل گریز که در هر صورت هیچ کدام به معنای نفی عقل و تعارض با آن نخواهد بود همچنین رابطه عقل و دین از نوع عموم و خصوص من وجه است. بنابراین، عقل و دین در مواردی که قلمرو اختصاصی خودشان است هرگز به وسیله دیگری مورد تخطیه قرار نمی گیرند و همدیگر را تایید می کنند. کلید واژه ها: علامه طباطبایی، فیض کاشانی، عقل، دین، تاویل، تخصیص.