نام پژوهشگر: بهزاد محمدرجبی

طراحی واحد همسایگی در اصفهان (با رویکرد خلوت)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده معماری و هنر 1391
  بهزاد محمدرجبی   علی اکبر کوششگران

انسان امروزی که در جهانی آشفته و پر هرج و مرج زندگی می کند، نیازمند دستیابی به شیوه هایی است که پاسخگوی فشارهای زمانه بوده و محیطی امن و مطلوب را به وجود آورد. بنابراین دستیابی به مکانی آرام و مصون از تزاحم های محیط، برای زیستن در کنار یکدیگر در واحدی با نام خانه و همسایگی، و آن هم در کلان شهری شلوغ و پر ازدحام چون اصفهان، می- تواند به عنوان ضرورتی عاجل مطرح گردد که نیاز به پژوهش حاضر راجع به مفهوم خلوت و روابط آن با محیط مصنوع را دیکته می کند. خلوت، که به مثابه مرز میان افراد است، ماهیتی دیالکتیک دارد. به زبان دیگر، جدایی از دیگران، یا برقراری تماس با آنها، هر یک در یک مرحله زمانی غالب است. افراط و یا تفریط در این مفهوم منجر به ایجاد پدیده های نامطلوب ازدحام یا انزوا خواهد شد. بنابراین چگونگی برقراری توازن میان خواست ساکنین از خلوت مورد نیاز ایشان برای برقراری درجاتی از برخوردها و یاری خواستن ها در معماری و بالاخص در محیط خانه و همسایگی مسئله ای است که در پژوهش حاضر در پی پاسخ به آن هستیم. به نظر می رسد که با تفکیک درجات خلوت در محیط خانه و همسایگی به سه مرحله تبیین خلوت، تقسیم خلوت و تخصیص خلوت و همچنین با تفکیک مرحله تخصیص خلوت به درجات سه گانه خلوت فردی، خلوت گروهی و خلوت همگانی، می توان کاربران را در دستیابی به سطح خلوت مطلوبشان یاری رساند. همچنین با استمداد به راهکارهای معمارانه مستخرج از ابعاد گوناگون مفهوم خلوت –کالبدی، عملکردی، ادراکی و روانی، فرهنگی، اجتماعی- می توان به طور مشخص به خلق محیط هایی تأثیرپذیر دست یافت که با تمایلات متغیر افراد به تماس داشتن یا نداشتن با دیگران سازگار باشد. در این راه از منابع و ادبیات عام معماری و کتب موجود در زمینه رویکرد پژوهش و مسائل مربوط به آن بهره گرفته شده و با تحلیل همه جانبه مسئله سعی در درک و برگردان این مفهوم روانی و رفتاری به دنیای مصنوع (فیزیکی) گردیده است.