نام پژوهشگر: علی باباپور روشن

رابطه زمان با تم و تعلیق در دو روا یت از غسان کنفانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده علوم انسانی و اجتماعی 1391
  علی باباپور روشن   حسن گودرزی

چکیده: با پیدایش علم روایت شناسی در دهه های اخیر، نظریه پردازان به عناصر مختلف داستانی همچون : پیرنگ، شخصیت پردازی، تم، گفتگو، زاویه دید، صحنه... دست یافتند که از میان این عناصر، یکی از مولفه هایی که اهمیت آن بیش از همیشه آشکارگشت، عنصر زمان در روایت ها است که دیگر در زمان کنونی از عنصر صحنه، فراتر رفته و در همه عناصر دیگر از جمله تم و تعلیق، تأثیر شگرفی دارد و روایت شناسان زیادی در این حوزه ظهور کردند که تأثیرگذارترین آنها، ژرار ژنت فرانسوی است که نظریات گرانقدری را، پیرامون آن ارائه کرد. از آنجا که مطالعه دقیق عناصر سازنده یک روایت، موجب شناخت هر چه بیشتر روایت و برقراری ارتباط هر چه بهتر خواننده با آن و تسهیل کننده زمینه های ظهور چنین روایت هایی در آینده می گردد؛ لذا در این جستار تلاش می کنیم تا با روش تحلیل محتوا، بعد از توضیح مختصر عناصر داستانی، رابطه زمان را با: تم در روایت «سرزمین غمزده پرتقال» و تعلیق در روایت «افق در پشت دروازه» غسان کنفانی، نویسنده مبارز و شهید فلسطینی، با تأکید بر نظر ژرار ژنت، مورد بررسی قرار دهیم تا نشان دهیم که چگونه نویسنده از تمامی انواع زمان؛ در روایت «سرزمین غمزده پرتقال»، برای تحقق تم روایتش_عرب فلسطینی، بی پناه و آواره و بینوا است_ و تقویت آن در روایت و ذهن خواننده، و در روایت «افق در پشت دروازه»، برای تعلیق آفرینی، برانگیختن حس کنجکاوی خواننده استفاده می کند تا بدین وسیله، پیرنگ مطلوب و پیچیده داستانی خود را، بنا سازد و ارتباط مستقیم و معنا داری، بین انواع زمان با تم و تعلیق در دو روایتش، برقرار نماید. کلید واژه ها: زمان، تم، تعلیق، غسان کنفانی، سرزمین غمزده پرتقال، افق در پشت دروازه.