نام پژوهشگر: هاجر درویشی

بررسی مبانی عرفانی وجود رابط و مستقل در حکمت متعالیه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  هاجر درویشی   علی ارشد ریاحی

تقسیم حقیقت وجود به رابط و مستقل از ابتکارات مهم صدر المتالهین است. وی پس از تحلیل رابطه علیت به این نتیجه می رسد که معلول عین ربط ، تعلق و وابستگی به علت است و چون همه ممکنات، معلول خدای متعال هستند و خداوند علت حقیقی آنهاست، بنابراین ممکنات وجود رابط و خداوند تنها وجود مستقل است . به این ترتیب صدر المتالهین با تحلیل رابطه علیت ، تجلی را به جای علیت قرار می دهد و وحدت شخصی وجود را اثبات می کند. هدف ما در این بررسی این است که نشان دهیم که عکس این مطلب هم امکان پذیر است. یعنی وحدت شخصی وجود و تجلی می تواند مبنای تقسیم وجود به رابط و مستقل قرار گیرد. در این تحقیق ، چگونگی تقسیم وجود به رابط و مستقل، نظریه وحدت وجود و تجلی مورد بررسی قرار گرفته و معلوم شده است که صدر المتالهین در تقسیم وجود به رابط و مستقل از این اصول اساسی عرفان اسلامی تأثیر پذیرفته است و وحدت شخصی وجود و تجلی می تواند مبنای وجود رابط بودن معلول قرار گیرد، زیرا بر اساس وحدت شخصی وجود تنها مصداق بالذات وجود خدای متعال است و اسناد وجود به ممکنات, بالعرض و مجاز است . در عالم یک وجود و یک موجود حقیقی هست و ممکنات ، تجلیات وشئون اسماء و صفات اویند و بر اساس نظریه تجلی، وجود مطلق حق درآینه ممکنات ظاهر شده است. ممکنات، ظهور، تجلی و نمود آن وجود واحد مطلق اند. بنابراین بر اساس وحدت شخصی وجود و به تبع آن، نظریه تجلی، وجود حقیقت واحدی است که سراسر عالم را فراگرفته است و دوگانگی و غیریتی در وجود نیست. بر اساس نظریه وجود رابط و مستقل ، معلول چیزی نیست جز شأن و جلوه علت. معلول، همان تعلق و وابستگی به علت است نه ذاتی که مرتبط و وابسته به علت باشد. علت و معلول دو وجود مغایر یکدیگر نیستند بلکه معلول، افاضه و نمود علت است. این تلقی از رابطه علت و معلول بر اساس وحدت شخصی وجود امکان پذیر است نه وحدت تشکیکی. زیرا بر اساس وحدت تشکیکی وجود، هستی مراتب گوناگونی دارد که هر مرتبه وجودش جدا و متمایز از مرتبه دیگر است. بنابراین، علت و معلول، دو مرتبه از وجود خواهند بود که وجودشان مغایر و مباین با یکدیگر است. واژگان کلیدی: وجود رابط و مستقل، تجلی، وحدت وجود، علت، معلول , عرفان، حکمت متعالیه.